what's done is done

انگلیسی به انگلیسی

• what has occurred is in the past, what has been performed cannot be undone

پیشنهاد کاربران

اتفاقیه که افتاده
کاریه که شده
کاریه که شده
کار از کار گذشته
کاریش نمیشه کرد دیگه
کار از کار گذشته
آبی است که ریخته و سبویی است که شکسته
مثال: حالا دیگر چه می شود کرد؛ آبی است که ریخته و سبویی است که شکسته.
کاریه که شده
ماهی رو هروقت از اب بگیری تازه ست
اتفاق که افتاده، کاری که شده
کاری است که شده
کاری که شده، دیگه شده.

بپرس