wetly

/wetlei//wetlei/

بطور تر

جمله های نمونه

1. Her clothes were clinging wetly to her body.
[ترجمه گوگل]لباسش خیس به بدنش چسبیده بود
[ترجمه ترگمان]لباس هایش به تن او چسبیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The leaves glistened wetly in the rain.
[ترجمه گوگل]برگها زیر باران خیس می درخشیدند
[ترجمه ترگمان]برگ ها زیر باران می درخشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her hair clung wetly to her head.
[ترجمه گوگل]موهایش خیس به سرش چسبیده بود
[ترجمه ترگمان]موهایش به سرش چسبیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. 'I can't!' he said wetly.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم! خیس گفت
[ترجمه ترگمان]نمی توانم! زیر لب گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He grinned, his eyes twinkling wetly.
[ترجمه گوگل]پوزخندی زد، چشمانش خیس برق می زد
[ترجمه ترگمان]او نیشخند زد، چشم هایش برق می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wetly gleaming, it wriggled and flapped over the embankment to the shore road.
[ترجمه گوگل]خیس می درخشید، چرخید و روی خاکریز به سمت جاده ساحلی تکان خورد
[ترجمه ترگمان]wetly برق می زد و از خاکریز پایین می رفت و به جاده ساحلی نزدیک می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The city was all cracks and crevices wetly fruiting, burgeoning.
[ترجمه گوگل]شهر همه شکاف‌ها و شکاف‌هایی بود که به‌طور مرطوب میوه می‌دادند، در حال رشد
[ترجمه ترگمان]این شهر پر از ترک ها و شکاف ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He coughs wetly between strikes of the hammer.
[ترجمه گوگل]بین ضربات چکش خیس سرفه می کند
[ترجمه ترگمان]او در میان ضربات چکش سرفه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Michael had time to put Conker out before running in to wash his hands and slick his hair back wetly.
[ترجمه گوگل]مایکل وقت داشت تا کانکر را بیرون بیاورد، قبل از اینکه وارد شود تا دست‌هایش را بشوید و موهایش را خیس کند
[ترجمه ترگمان]مایکل فرصت کرده بود قبل از این که دوان دوان دوان دوان دوان دوان خود را در دست شویی برساند، دستش را بشوید و موهایش را صاف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I love you l love you while the lead guitar giggles and the drummer's tongue lies wetly in his opened mouth.
[ترجمه گوگل]دوستت دارم دوستت دارم در حالی که گیتار لید می خندد و زبان درامر در دهان بازش خیس است
[ترجمه ترگمان]من تو را دوست دارم در حالی که گیتار سرب زیر خنده و صدای طبل زن در دهان باز او قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She sat rigidly in her seat, her clothes clinging wetly to her body, and waited for him to retaliate.
[ترجمه گوگل]او سفت و سخت روی صندلی خود نشست، لباس هایش را خیس به بدنش چسبانده بود و منتظر بود تا او تلافی کند
[ترجمه ترگمان]شق ورق نشست، لباس هایش به بدنش چسبیده بود و منتظر بود تا تلافی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Hunter burst into a cloud of snakelike parts that wetly spattered upon the floor.
[ترجمه گوگل]شکارچی به ابری از قطعات مار مانند که به طور مرطوب روی زمین پاشیدند، شکست
[ترجمه ترگمان]شکارچی به صورت توده صورت مار مانندی افتاد که روی زمین پاشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Miranda, Eva and Plisse-Rondo are three women characters written by the famous American southern writers Katherine Anne Porter and Eudora Wetly.
[ترجمه گوگل]میراندا، ایوا و پلیس-روندو سه شخصیت زن هستند که توسط کاترین آن پورتر و یودورا وتلی نویسندگان مشهور جنوبی آمریکا نوشته شده اند
[ترجمه ترگمان]میراندا، اوا و Plisse - Rondo سه شخصیت زن هستند که از سوی نویسندگان معروف جنوبی \"کاترین ان پورتر\" و \"Eudora wetly\" نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a wet manner; with wetness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : wet
✅️ اسم ( noun ) : wet / wetness
✅️ صفت ( adjective ) : wet
✅️ قید ( adverb ) : wetly

بپرس