westing

/ˈwestɪŋ//ˈwestɪŋ/

حرکت در جهت غرب، مسیر غربی

جمله های نمونه

1. Travel east or travel west, a man's own home is still the best.
[ترجمه گوگل]به شرق یا غرب سفر کنید، خانه یک مرد هنوز بهترین است
[ترجمه ترگمان]سفر به شرق یا سفر به غرب، خانه شخصی یک مرد هنوز بهترین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. East is east, and west is west.
[ترجمه گوگل]شرق شرق است و غرب غرب است
[ترجمه ترگمان]شرق در شرق است و غرب در غرب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. East or west, home is best.
[ترجمه گوگل]شرق یا غرب، خانه بهترین است
[ترجمه ترگمان]در شرق یا غرب، خانه بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was a prime mover in the bid to get better pay for West Indian cricketers.
[ترجمه گوگل]او یک محرک اصلی در تلاش برای دریافت دستمزد بهتر برای کریکت‌بازان غرب هند بود
[ترجمه ترگمان]او یک محرک اصلی در تلاش برای پرداخت بهتر برای کریکت بازان هند غربی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. east or west, home is best.
[ترجمه گوگل]در شرق یا غرب، خانه بهترین است
[ترجمه ترگمان]شرق یا غرب، خونه بهترینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The East Wind prevails over the West Wind.
[ترجمه گوگل]باد شرقی بر باد غربی غلبه دارد
[ترجمه ترگمان]باد شرق بر باد غرب غلبه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We paddled a little boat in the West Lake.
[ترجمه گوگل]با قایق کوچکی در دریاچه غربی پارو زدیم
[ترجمه ترگمان]قایق کوچکی را در دریاچه غربی پارو زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The rain is coming from the west.
[ترجمه گوگل]باران از غرب می آید
[ترجمه ترگمان]باران از غرب می وزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They were the pioneers of the American West.
[ترجمه گوگل]آنها پیشگامان غرب آمریکا بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها پیشگامان غرب آمریکا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There has been a marked increase in trade between East and West.
[ترجمه گوگل]تجارت بین شرق و غرب افزایش قابل توجهی داشته است
[ترجمه ترگمان]افزایش قابل توجهی در تجارت بین شرق و غرب صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The eleventh century saw the formal rupture between East and West.
[ترجمه گوگل]قرن یازدهم شاهد گسست رسمی بین شرق و غرب بود
[ترجمه ترگمان]قرن یازدهم شاهد گسیختگی رسمی بین شرق و غرب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The train chugged steadily along the West Highland Line.
[ترجمه گوگل]قطار به طور پیوسته در امتداد خط غرب هایلند حرکت می کرد
[ترجمه ترگمان]قطار در امتداد خط کوهستانی غربی پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. East is East, and West is West, and never the twain shall meet.
[ترجمه گوگل]شرق شرق است و غرب غرب است و هرگز این دو به هم نخواهند رسید
[ترجمه ترگمان]شرق، شرق است و غرب غرب است، و هرگز این دو یکدیگر را نخواهند دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Most foreign trading companies in West Africa deals in rubber, cocoa and vegetable oil.
[ترجمه گوگل]اکثر شرکت های تجاری خارجی در غرب آفریقا در زمینه لاستیک، کاکائو و روغن نباتی فعالیت می کنند
[ترجمه ترگمان]اغلب شرکت های تجاری خارجی در غرب آفریقا در معاملات لاستیک، کاکائو و روغن نباتی سر و کار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• going or progressing westward; distance westward; difference in longitude between two positions resulting from movement in a westerly direction

پیشنهاد کاربران

بپرس