westerner

/ˈwestərnər//ˈwestənə/

معنی: باختری، وابسته به مغرب یا باختر
معانی دیگر: اهل بلوک غرب، اهل کشورهای غربی، (شخص) غربی، western باختری، غربی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (often cap.) a native or inhabitant of the West or of a western area or region.

جمله های نمونه

1. Afterwards, he became the first Westerner to open a martial arts school in Japan.
[ترجمه گوگل]پس از آن، او اولین غربی بود که مدرسه هنرهای رزمی را در ژاپن افتتاح کرد
[ترجمه ترگمان]پس از آن او اولین کارخانه ای شد که یک مدرسه هنرهای رزمی در ژاپن افتتاح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. No westerner could fly in without a visa.
[ترجمه گوگل]هیچ غربی نمی تواند بدون ویزا پرواز کند
[ترجمه ترگمان]No غربی هم بدون ویزا نمی توانست پرواز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The average Westerner fails to take into account the fact that there are so many weak points on the human body.
[ترجمه گوگل]یک غربی معمولی این واقعیت را در نظر نمی گیرد که نقاط ضعف زیادی در بدن انسان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این غربی به طور متوسط نمی تواند این واقعیت را در نظر بگیرد که نقاط ضعف بسیاری در بدن انسان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Well, as a rural westerner, I think Mark Helprin might not be the person Dole needs as his speechwriter.
[ترجمه گوگل]خوب، به عنوان یک غربی روستایی، فکر می کنم مارک هلپرین ممکن است فردی نباشد که دول به عنوان سخنرانی نویس خود به آن نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]خوب، به عنوان یک westerner روستایی، من فکر می کنم که مارک Helprin ممکن است آن کسی نباشد که دول به آن نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The average Westerner uses over 260 lbs of paper every year.
[ترجمه گوگل]متوسط ​​غربی ها سالانه بیش از 260 پوند کاغذ استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]این کارخانه سالانه بیش از ۲۶۰ میلیون پوند کاغذ از آن استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The following year, Ford picked fellow middle westerner Dole as his running mate instead.
[ترجمه گوگل]سال بعد، فورد، همکار وسترن میانه، دول را به عنوان معاون خود انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]در سال بعد فورد middle میانه را به عنوان همسر خود انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If you a westerner or Japanese, I forgive you.
[ترجمه گوگل]اگر غربی یا ژاپنی هستید، شما را می بخشم
[ترجمه ترگمان]، اگه \"westerner\" یا \"ژاپنی\" تو رو می بخشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Westerner: Why are we drinking this hand washing water?
[ترجمه FSR] غربی:چرا ما از آبی که برای شستن دست استفاده می شود ، می نوشیم ؟
|
[ترجمه گوگل]غربی: چرا از این آب دستشویی می خوریم؟
[ترجمه ترگمان]Westerner: چرا ما این دست آب را drinking؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Westerner: I'm not interested in your flowers or money, bye - bye .
[ترجمه گوگل]غربی: من به گل و پول شما علاقه ندارم، خداحافظ
[ترجمه ترگمان]غربی: من علاقه ای به گل ها یا پول شما ندارم، خدانگهدار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Westerner: Yes. It's not drinking water.
[ترجمه گوگل]غربی: بله آب آشامیدنی نیست
[ترجمه ترگمان] آره این آب آشامیدنی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the eye of these westerner, China has become a evil county.
[ترجمه گوگل]در چشم این غربی ها، چین تبدیل به یک شهرستان شیطانی شده است
[ترجمه ترگمان]در چشم این westerner، چین به یک شهرستان شیطانی تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Her aim is to marry a westerner and live abroad.
[ترجمه گوگل]هدف او ازدواج با یک غربی و زندگی در خارج از کشور است
[ترجمه ترگمان]هدف او این است که ازدواج کند و در خارج از کشور زندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Language barriers may cause cultural barriers between two Westerners, let alone when it happens between an Easterner and a Westerner.
[ترجمه گوگل]موانع زبانی ممکن است باعث ایجاد موانع فرهنگی بین دو غربی شود، چه رسد به زمانی که بین یک شرقی و یک غربی اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]موانع زبانی ممکن است باعث ایجاد موانع فرهنگی بین دو تن از غرب شوند، چه برسد به زمانی که بین یک Easterner و یک Westerner رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. How much can a young Westerner share of a young Israeli's real life?
[ترجمه گوگل]یک جوان غربی چقدر می تواند از زندگی واقعی یک جوان اسرائیلی سهیم باشد؟
[ترجمه ترگمان]چقدر می تواند یک مرد جوان غربی از زندگی واقعی یک اسرائیلی را داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باختری (اسم)
westerner

وابسته به مغرب یا باختر (اسم)
westerner

انگلیسی به انگلیسی

• native or resident of the west
a westerner is a person who was born in or who lives in the united states, canada, or western or southern europe.

پیشنهاد کاربران

غربی. اهل غرب
مثال:
Because some of biggest infrastructure gaps are for things that are so basic that the Westerners rarely have to think about them.
چون برخی از بزرگترین شکافهای زیربنایی برای چیزهای بسیار ابتدایی هستند که غربی ها به ندرت مجبور به فکر کردن به آنها هستند.
اروپایی
( در سینما ) قهرمان فیلم وسترن

بپرس