werewolf

/ˈweˌrwʊlf//ˈwɪəwʊlf/

معنی: شخصی که تبدیل به گرگ شده باشد
معانی دیگر: (افسانه) آدمی که می تواند تبدیل به گرگ بشود، گرگ مرد، گرگین (lycanthrope هم می گویند - werwolf هم می نویسند)، werwolf افسانه شخصی که تبدیل به گرگ شده باشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: werewolves, werwolves
• : تعریف: in folklore, a person who has changed into or is capable of changing into a wolf and back into a human again; lycanthrope.

جمله های نمونه

1. Werewolf admired her motorbike, I asked her about weekend games at the farm.
[ترجمه گوگل]گرگینه موتورش را تحسین کرد، از او در مورد بازی های آخر هفته در مزرعه پرسیدم
[ترجمه ترگمان]Werewolf موتورش را تحسین کرد و من از او در مورد بازی های آخر هفته در مزرعه پرسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Terrorizing the country with the notoriously savage werewolf Fenrir Greyback (Dave Legeno) and other Death Eaters, she has even left the wizards' beloved Diagon Alley in ruins.
[ترجمه گوگل]او با ترساندن کشور با گرگینه وحشی معروف فنریر گری بک (دیو لگنو) و دیگر مرگ خواران، او حتی کوچه دیاگون محبوب جادوگران را به ویرانه رها کرده است
[ترجمه ترگمان]بک و بقیه مرگ خوارها از کوچه دیاگون بیرون رفتند و از کوچه دیاگون بیرون رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I'll become a werewolf in my dream.
[ترجمه گوگل]من در خوابم گرگینه می شوم
[ترجمه ترگمان]در خواب یک گرگینه خواهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They explore where no werewolf — or no one — has been before.
[ترجمه گوگل]آنها به کاوش در جایی می پردازند که قبلاً هیچ گرگینه ای – یا هیچ کس – در آنجا نبوده است
[ترجمه ترگمان]آن ها به جایی می روند که هیچ گرگینه ای در آن وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The original werewolf of classical mythology, Lycaon, a king of Arcadia who, according to Ovid's Metamorphoses, was turned into a ravenous wolf by Zeus.
[ترجمه گوگل]گرگینه اصلی اساطیر کلاسیک، لیکائون، پادشاه آرکادیا که طبق دگردیسی های اوید، توسط زئوس به گرگ درنده تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]گرگ نمایی از اساطیر کلاسیک، Lycaon، یک پادشاه ساکن، که بر طبق to میلادی، تبدیل به یک گرگ گرسنه توسط زئوس تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As the Final Days approach, every werewolf is needed desperately.
[ترجمه گوگل]با نزدیک شدن به روزهای پایانی، هر گرگینه ای به شدت مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]همان طور که روزه ای آخر به هم نزدیک می شوند، هر گرگینه به سختی احتیاج دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Please do not tell the werewolf, bear market is a short position in the regular operation!
[ترجمه گوگل]لطفا به گرگینه نگویید، بازار خرس یک موقعیت کوتاه در عملیات عادی است!
[ترجمه ترگمان]لطفا به گرگ نما نگو که بازار خرس چه وضعی دارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Finally, some time after adolescence, a young werewolf undergoes his First Change.
[ترجمه گوگل]سرانجام، مدتی پس از نوجوانی، گرگینه جوانی اولین تغییر خود را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]سرانجام، زمانی پس از بلوغ، یک گرگینه جوان با اولین تغییر تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If a werewolf bites a person, that person becomes a werewolf. False.
[ترجمه گوگل]اگر یک گرگینه یک نفر را گاز بگیرد، آن شخص تبدیل به گرگینه می شود نادرست
[ترجمه ترگمان]، اگه یه گرگینه یه نفر رو گاز بگیره اون آدم یه گرگینه میشه اشتباه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As previously teased, this werewolf Raoul may not be free to cozy up to Sookie on season four because a new master will come on board.
[ترجمه گوگل]همانطور که قبلاً گفته شد، این گرگینه رائول ممکن است آزاد نباشد که در فصل چهارم با سوکی آشنا شود، زیرا یک استاد جدید وارد کشتی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]همان طور که پیش از این به ستوه آمده بود، این گرگ نما را ممکن است در فصل چهارم با (سوکی)راحت نباشد، چون یک استاد جدید سوار کشتی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A werewolf only comes out when the moon is full.
[ترجمه گوگل]گرگ فقط زمانی بیرون می آید که ماه کامل شود
[ترجمه ترگمان]یک گرگینه فقط وقتی که ماه کامل است بیرون می اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Nazi Propaganda Minister Joseph Goebbels had announced Operation Werewolf, a plan for guerrilla commandos to operate behind enemy lines as the Allies advanced across Germany.
[ترجمه گوگل]ژوزف گوبلز، وزیر تبلیغات نازی ها، عملیات گرگینه را اعلام کرده بود، طرحی برای کماندوهای چریکی که در پشت خطوط دشمن با پیشروی متفقین در سرتاسر آلمان عمل کنند
[ترجمه ترگمان]وزیر تبلیغات نازی جوزف Goebbels عملیات Werewolf را اعلام کرده بود، طرحی برای کماندوهای چریکی که پشت خطوط دشمن فعالیت می کردند چرا که متفقین در آلمان پیش رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Supatra "Nat" Sasuphan was born with hypertrichosis, which causes excessive hairiness and is sometimes referred to as "werewolf syndrome.
[ترجمه گوگل]سوپاترا "نات" ساسوفان با هیپرتریکوزیس به دنیا آمد که باعث موهای زائد بیش از حد می شود و گاهی اوقات به عنوان "سندرم گرگینه" از آن یاد می شود
[ترجمه ترگمان]نات \"نات\" با hypertrichosis به دنیا آمد، که باعث hairiness شدید می شود و گاهی اوقات به عنوان \"سندرم گرگ نمایی\" شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Now, if I'm a werewolf, I shouldn't be able to pick it up, right?
[ترجمه گوگل]حالا اگر من گرگینه باشم، نباید آن را بلند کنم، درست است؟
[ترجمه ترگمان]حالا، اگر من یک گرگینه هستم، نمی توانم آن را بردارم، درسته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شخصی که تبدیل به گرگ شده باشد (اسم)
werewolf, werwolf

انگلیسی به انگلیسی

• wolf-man, man who turns into a wolf when the moon is full (folklore)
in horror stories and films, a werewolf is a person who changes into a wolf.

پیشنهاد کاربران

گرگینه_ گرگ نما
گرگینه مثل لوپین ( به اجبار در ماه کامل به گرگ تبدیل می شود ولی animagus به اختیار خود به فرم حیوانی در می آید مثل سیریوس بلک )
گرگینه
شخصی که هر ماه در شب ماه چهارده ( ماه کامل ) تبدیل به گرگ میشه ( افسانه )

بپرس