( verb )
• : تعریف: past tense of go
بررسی کلمه
جمله های نمونه
1. apples went for one hundred tomans a kilo
سیب کیلویی صد تومان به فروش می رسید.
2. ducks went wobbling by along the shore
اردک ها لمبر خوران در راستای کرانه حرکت می کردند.
3. he went and didn't drop me a line
او رفت و نامه ای برایم ننوشت.
4. he went around the turn
او پیچ را دور زد.
5. he went as far as karaj only
او فقط تا کرج رفت.
6. he went back and forth regularly between tehran and paris
او مرتبا بین تهران و پاریس رفت و آمد می کرد.
7. he went back to his original homeland
او به موطن اصلی خود بازگشت.
8. he went back to school to equip himself for a career in teaching
به مدرسه بازگشت تا خود را برای کار معلمی آماده کند.
9. he went bananas
از کوره دررفت.
10. he went behind the trees to relieve himself
برای قضای حاجت رفت پشت درخت ها.
11. he went down on his knees and asked for forgiveness
او زانو زد و تقاضای عفو کرد.
12. he went down the stairs
از پله ها پایین رفت.
13. he went down to bushehr
او به بوشهر (در جنوب کشور) رفت.
14. he went down to jump one of the employees out
او رفت که یکی از کارمندان را مورد سرزنش قرار دهد.
15. he went everywhere
همه جا رفت.
16. he went foraging in the basement for old photographs
او به زیرزمین رفت و به جستجوی عکس های قدیمی پرداخت.
17. he went home drunk and his wife threw a tantrum
مست به خانه رفت و زنش سخت آتشی شد.
18. he went into the hole
به درون سوراخ رفت.
19. he went into the woods with his rifle hoping to pop a rabbit or two
به امید زدن یکی دو خرگوش با تفنگش به بیشه رفت.
20. he went mad and had to be restrained around the clock
دچار جنون گردید و لازم شد که بیست و چهار ساعته او را تحت قید و بند قرار بدهند.
21. he went north
او به سوی شمال رفت.
22. he went off to school
او به مدرسه رفت.
23. he went on laughing
او به خنده ادامه داد.
24. he went out for a smoke
برای سیگار کشیدن بیرون رفت.
25. he went out naked in the bitter cold
او در هوای سرد سوزدار،لخت بیرون رفت.
26. he went out of the store with two sacks full of fruits
با دو پاکت پر از میوه از فروشگاه خارج شد.
27. he went skiing with his mates
او با دوستانش به اسکی بازی رفت.
28. he went to a doctor because his nerves were shot
چون اعصابش خراب بود رفت پیش دکتر.
29. he went to alaska and made a bundle
به آلاسکا رفت و پول هنگفتی به دست آورد.
30. he went to bed early as was his wont
برحسب عادت زود به بستر رفت.
31. he went to bed with his wife
او با زنش هم بستر شد.
32. he went to europe to imbibe europen culture
به اروپا رفت تا فرهنگ اروپایی اخذ کند.
33. he went to find his dog and lost his bicycle in the bargain
رفت سگ خود را پیدا کند دوچرخه خود را هم از دست داد.
34. he went to france for six months and now he has become completely frenchified
شش ماه فرانسه رفت و حالا کاملا ژست فرانسوی می گیرد.
35. he went to kashan to clinch the deal
او به کاشان رفت تا معامله را قطعی کند.
36. he went to kashan with the intention of staying
او به قصد ماندن به کاشان رفت.
37. he went to london and deputed the management of the school to his son
او به لندن رفت و اداره ی مدرسه را به پسرش سپرد.
38. he went to london to study the archives of the british foreign office
او جهت بررسی (پرونده های) بایگانی در وزارت خارجه ی انگلیس به لندن رفت.
39. he went to see for himself
رفت که شخصا مشاهده کند.
40. he went to see his ill mother, bearing flowers
در حالی که گل حمل می کرد (گل به دست) به دیدار مادر بیمارش رفت.
41. he went to sleep over his work
هنگام کار کردن خوابش برد.
42. he went to somewhere in france
به جایی در فرانسه رفت.
43. he went to the adjacent room
به اتاق مجاور رفت.
44. he went to the brink of the cliff
او تا دم (لبه ی) صخره پیش رفت.
45. he went to the pool for a quick dip
او برای آب تنی مختصری به استخر رفت.
46. he went up north
به شمال رفت.
47. he went walking around the circumference of the park every morning
هر صبح دور پارک پیاده روی می کرد.
48. homa went to paris, to tehran went her husband
هما به پاریس رفت،به تهران رفت شوهرش.
49. homa went to the bank to see about getting a loan
هما به بانک رفت تا ترتیب گرفتن وام را بدهد.
50. hossein went to kashan
حسین به کاشان رفت.
51. i went back to sleep
دوباره به خواب رفتم.
52. i went myself
خودم رفتم.
53. i went outdoors to get some fresh air
بیرون رفتم که قدری هوای تازه بخورم.
54. i went right home
مستقیما به منزل رفتم.
55. i went to have my eye examined
رفتم که چشمم مورد معاینه قرار بگیرد.
56. i went to hear her speak
رفتم که نطق او را گوش کنم.
57. i went to school and my brother went elsewhere
من به مدرسه رفتم و برادرم به جای دیگری رفت.
58. i went to the alley to see what was up
به کوچه رفتم تا ببینم چه خبر است.
59. i went to the doctor for my annual overhaul
برای معاینه سالیانه نزد دکتر رفتم.
60. john went though four books in one day
جان در یک روز چهار کتاب را تمام کرد (خواند).
61. julie went to see about the kitchen
جولی رفت تا به آشپزخانه رسیدگی کند.
62. pari went out through the kitchen
پری از راه آشپزخانه خارج شد.
63. people went to see his hanging
مردم رفتند که به دار آویخته شدن او را تماشا کنند.
64. ramin went squashing through the mud
رامین شلپ شلپ کنان از میان گل و لای رد شد.
65. she went and returned presently
او رفت و زود برگشت.
66. she went away from us
او از ما دور شد.
67. she went blind during her infancy
در دوران شیرخوارگی کور شد.
68. she went from the land of the living to the land of the dead
او از جهان زندگان به عالم اموات رفت.
69. she went herself
خودش رفت.
70. she went into teaching
او به معلمی پرداخت.
مترادف ها
رفت (فعل)
went
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
رفت
مثال: She went to the store to buy some groceries.
او به فروشگاه رفت تا چند مورد خرید کند.
مثال: She went to the store to buy some groceries.
او به فروشگاه رفت تا چند مورد خرید کند.
او دیوانه شد
گذشته ی go
رفت، گذشته go
مثال:
. he went to the park
او به پارک رفت.
مثال:
او به پارک رفت.
شد
he went crazy = دیوانه شد
The company went bankrupt =شرکت ورشکست شد
he went crazy = دیوانه شد
The company went bankrupt =شرکت ورشکست شد
گذشته فعل go
منشعب شد ، مرحله بندی شد .
Finally, on August 1, 2017, bitcoin went through a hard fork which gave birth to Bitcoin Cash.
در نهایت در یک اوت سال 2017 میلادی ، بیت کوین از طریق اجرای یک هارد فورک منشعب شد که بیت کوین کش به وجود امد
در نهایت در یک اوت سال 2017 میلادی ، بیت کوین از طریق اجرای یک هارد فورک منشعب شد که بیت کوین کش به وجود امد