• (1)تعریف: formerly, a girl or young woman, esp. from the country.
• (2)تعریف: formerly, a prostitute or promiscuous woman.
فعل ناگذر ( intransitive verb )حالات: wenches, wenching, wenched
• : تعریف: formerly, to associate with prostitutes or promiscuous women, esp. habitually.
جمله های نمونه
1. I turned and saw my saviour, the wench with black curly hair from the tavern.
[ترجمه گوگل]برگشتم و نجات دهنده ام را دیدم، ونچ با موهای مجعد مشکی از میخانه [ترجمه ترگمان]من برگشتم و saviour را دیدم، دختری با موهای مجعد سیاه از میخانه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Just another wench, he told himself angrily, but deep down he knew different.
[ترجمه گوگل]او با عصبانیت به خود گفت فقط یک بار دیگر، اما در عمق وجودش چیز دیگری می دانست [ترجمه ترگمان]با عصبانیت به خود گفت: فقط یک دختر دیگر، اما عمیقا می دانست که فرق دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A tidy wench was unlikely to revive memories of a ragged boy aboard the Princess.
[ترجمه گوگل]بعید بود که یک نیمکت مرتب بتواند خاطرات پسری ژنده پوش را در پرنسس زنده کند [ترجمه ترگمان]یک دختر مرتب و مرتب خاطراتی از یک پسر ژنده پوش در میان شاهزاده خانم پیدا می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A serving wench brought us flagons of watered beer.
[ترجمه گوگل]یک غذاخوری برای ما چند عدد آبجو آب آورده بود [ترجمه ترگمان]یک دختر خدمتکار ما را از آبجو آب سیراب کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Catherine Zeta Jones is the token buxom wench, pregnant by our Chris.
[ترجمه گوگل]کاترین زتا جونز یک زن چرمی است که توسط کریس ما باردار شده است [ترجمه ترگمان]، \"کاترین زتا جونز\" بهترین دختر buxom که \"کریس\" ما رو حامله - ه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She had been a moneyed wench from parents who had made their fortune in fish and chips.
[ترجمه گوگل]او پولدار پدر و مادری بود که ثروت خود را با ماهی اند چیپس به دست آورده بودند [ترجمه ترگمان]او یک دختر پولداری بود که از پدر و مادرش ثروتمند شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Two people who are suspected bawdry and to wench are catched in a barber.
[ترجمه لادن] دو نفر که مظنون به جاکشی و فاحشگی هستند در یک آرایشگاه دستگیر شده اند.
|
[ترجمه گوگل]دو نفری که مظنون به بدحجابی و شیرخواری هستند در یک آرایشگر گرفتار می شوند [ترجمه ترگمان]دو نفر که مظنون به bawdry و to هستند در یک سلمانی گرفته می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Probably this is the feature with due wench.
[ترجمه گوگل]احتمالاً این ویژگی با توجه به آن است [ترجمه ترگمان]احتمالا این خصوصیت wench است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Iago . A good wench; give it me.
[ترجمه گوگل]یاگو یک نیمکت خوب؛ به من بده [ترجمه ترگمان]Iago دختر خوبی است، بده به من [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Two people who are suspected bawdry and to wench are catched a barber.
[ترجمه گوگل]دو نفری که مظنون به بدحجابی و شیرخواری هستند یک آرایشگر دستگیر می شوند [ترجمه ترگمان]دو نفر که مظنون به bawdry و wench هستند یک سلمانی هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Wine and wench empty men's purse.
[ترجمه گوگل]شراب و ونچ کیف خالی مردانه [ترجمه ترگمان]شراب و کیف پول مرد خالی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. How can you know, wench? Facts bear strong against him.
[ترجمه گوگل]از کجا می تونی بدونی، ونچ؟ حقایق قوی علیه او است [ترجمه ترگمان]از کجا می دونی دختره دختره؟ حقایق در مقابل او قوی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A serving wench brought us our ale.
[ترجمه گوگل]یک غذاخوری برای ما آلی را آورد [ترجمه ترگمان]یک دختر خدمتکار آبجو ما را آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Where is that simple - minded little wench?
[ترجمه گوگل]کجاست که آن کوچولوی ساده فکری؟ [ترجمه ترگمان]اون دختره احمق - کجاست؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• country girl, servant girl (archaic); whore or promiscuous woman (offensive slang) consort with prostitutes (offensive slang) a wench is a girl or young woman, especially a servant or prostitute; an old-fashioned word.
پیشنهاد کاربران
کنیز
در زمان قدیم برای زن یا خانم جوان به کار برده میشد، مخصوصا آنها که دستیار یا خدمتکار بودند ( مستخدم )