well rounded


جامع، چند جانبه، دارای مهارت های متعدد، چند هنره، همه مرده حلاج

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having a proper balance; comprehensively developed.

- well-rounded treatment
[ترجمه گوگل] درمان جامع
[ترجمه ترگمان] درمان کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a well-rounded education
[ترجمه گوگل] یک آموزش جامع
[ترجمه ترگمان] یک آموزش کاملا گرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: having an interest or ability in many fields.
مشابه: all-around

- a well-rounded reader
[ترجمه گوگل] یک خواننده خوب
[ترجمه ترگمان] خواننده ای کاملا گرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

چند بعدی
/ˌwel ˈraʊndɪd/ adj.
1. having a variety of experiences and abilities and a fully developed personality کارآزموده، همه فن حریف
well - rounded individuals
2. ​providing or showing a variety of experience, ability, etc. همه جانبه، فراگیر، گسترده
...
[مشاهده متن کامل]

a well - rounded education
3. ​ ( of a person’s body ) pleasantly round in shape خوش اندام، خوش هیکل

باکمالات
جامع الاطراف
جامع . همه کاره
آدمی که آچار فرانسه ست و همه چی بلده
learning that includes many areas, e. g. art, sport, social skills
۱. چاق و تپلو. گرد و گوشتالو ( در مورد هیکل - با کانوتیشن مثبت )
۲. دور - گرد ( در مورد اشیایی مثل اوریفیس/ ورودی و نام دیگر ورودی دهانه شیپوری )

همه جانبه
خوش ترکیب، خوش تراش، خوش اندام، همه جانبه، گسترده، فراگیر ، کارآزموده، جامع الاطراف
جامع، متعدد
involving or having experience in a wide range of ideas or activities
همه فن حریف
1 - جامع و کامل
2 - دارای مهارت های متعدد
جامع - چند کاره و چند هنره
رو دور
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس