well rested

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: having slept or rested sufficiently to be free of fatigue; completely rested.

پیشنهاد کاربران

صفتی متضاد tired
سرحال ( خوب استراحت کردن و خسته نبودن )
درصورتیکه awake هم میشه سرحال ولی متضاد sleepy
Having had sufficient ( or even more than enough ) sleep or rest to function optimally during waking hours.
( صفت )
کسی که خوب استراحت کرده و دیگه خسته نیست
سرحال
استراحت خوبی

بپرس