1. a well-meaning man
یک مرد خوش نیت
2. Any decision taken by them now, however well meant, could complicate the peace process.
 [ترجمه گوگل]هر تصمیمی که اکنون از سوی آنها گرفته شود، هر چند به معنای خوب باشد، می تواند روند صلح را پیچیده کند 
[ترجمه ترگمان]هر چند تصمیم گرفته شده توسط آن ها اکنون می تواند روند صلح را پیچیده کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. She preached economy as the best means of solving the crisis.
 [ترجمه گوگل]او اقتصاد را به عنوان بهترین وسیله برای حل بحران تبلیغ می کرد 
[ترجمه ترگمان]او اقتصاد را به عنوان بهترین ابزار حل بحران تبلیغ کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Some people believe that work is a better means of order and discipline than chain and castigation.
 [ترجمه گوگل]عده ای معتقدند که کار وسیله نظم و انضباط بهتر از زنجیر و سرزنش است 
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم بر این باورند که کار ابزار بهتری برای نظم و انضباط است تا زنجیره و انتقاد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. The best means we should resort to is to build a long dam along the river.
 [ترجمه گوگل]بهترین وسیله ای که باید به آن متوسل شویم، ساختن یک سد طولانی در کنار رودخانه است 
[ترجمه ترگمان]بهترین وسیله ای که باید به آن متوسل شویم ساخت سد بلند در امتداد رودخانه است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Next, find out the best means of getting there.
 [ترجمه گوگل]در مرحله بعد، بهترین وسیله برای رسیدن به آنجا را بیابید 
[ترجمه ترگمان] بعدی، بهترین راه ورود به اونجا رو پیدا کن 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Managing well means communicating well.
 [ترجمه گوگل]خوب مدیریت کردن یعنی ارتباط خوب 
[ترجمه ترگمان]مدیریت خوب به معنای برقراری ارتباط خوب است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. The lawyer is responsible for working with the client to decide the best means to achieve those objectives.
 [ترجمه گوگل]وکیل مسئول همکاری با موکل برای تصمیم گیری بهترین وسیله برای دستیابی به آن اهداف است 
[ترجمه ترگمان]وکیل مسیول کار با مشتری است تا در مورد بهترین ابزار برای رسیدن به این اهداف تصمیم گیری کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Yet it will strike others as suspicious, if well meaning, sleight-of-hand.
 [ترجمه گوگل]با این حال، دیگران را مشکوک میکند، اگر بهخوبی بهمعنای آن، حیلهگری باشد 
[ترجمه ترگمان]با این حال، اگر به معنای تردستی باشد، به دیگران هم مشکوک خواهد شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. It is now suggested that the proposed Royal Infirmary hospital trust offers the best means of taking the plan forward.
 [ترجمه گوگل]اکنون پیشنهاد می شود که مرکز پیشنهادی بیمارستان Royal Infirmary بهترین ابزار را برای پیشبرد برنامه ارائه می دهد 
[ترجمه ترگمان]اکنون پیشنهاد شده است که اعتماد بیمارستان سلطنتی پیشنهاد شده بهترین وسیله برای انجام این طرح را ارائه می دهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. For example a potential 000 house settlement between Cambridge and Ely offers the best means to provide more housing.
 [ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک سکونتگاه بالقوه 000 خانه بین کمبریج و الی بهترین وسیله برای ارائه مسکن بیشتر است 
[ترجمه ترگمان]برای مثال، یک خانه مسکونی بالقوه بین کمبریج و ایلی بهترین وسیله برای ارائه مسکن بیشتر را ارائه می دهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. It was thoughtless if well meaning.
13. To take them off groundwater may well mean we have to subsidize them some more.
 [ترجمه گوگل]برداشتن آنها از آب های زیرزمینی ممکن است به این معنی باشد که باید مقداری یارانه بیشتر به آنها بدهیم 
[ترجمه ترگمان]بردن آن ها به آب های زیرزمینی ممکن است به این معنا باشد که ما باید مقداری بیشتر به آن ها یارانه پرداخت کنیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. The analogy was well meant, but did not altogether please him.
 [ترجمه گوگل]مقصود از این قیاس خوب بود، اما اصلاً او را خشنود نکرد 
[ترجمه ترگمان]این مقایسه خوب بود، اما روی هم رفته خوشایند او نبود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. So the Giants do have to get better, and history suggests rather strongly that better means not staying the same.
 [ترجمه گوگل]بنابراین غولها باید بهتر شوند، و تاریخ به شدت نشان میدهد که بهتر به معنای ثابت ماندن نیست 
[ترجمه ترگمان]بنابراین تیم Giants هم باید بهتر شود، و تاریخچه نسبتا قویا نشان می دهد که بهتر ماندن به معنای آن نیست 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید