well heeled

/ˈwelˈhiːld//welhiːld/
(امریکا- خودمانی)، پولدار، دارا، ثروتمند

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: (informal) well-to-do or prosperous.
• متضاد: poor
• مشابه: fat, prosperous, successful

انگلیسی به انگلیسی

• if you say that someone is well-heeled, you mean that they are wealthy; an informal word.

پیشنهاد کاربران

مترادف؛ wealthy, rich, affluent, well - off, prosperous,
مثال؛
He comes from a well - heeled family with old money.
The city’s most well - heeled residents live in that neighborhood.

... [مشاهده متن کامل]

She became well - heeled after her successful business ventures.
عبارت well - heeled در اواخر قرن ۱۹ میلادی شکل گرفت و در ابتدا به داشتن کفش های خوب اشاره داشت که نماد ثروت بود. با گذشت زمان، این اصطلاح به اصطلاحی عامیانه برای داشتن وضعیت مالی مناسب تبدیل شد.

خیلی پولدار
خرپول
مایه دار

بپرس