1. Financial stress is well established as a chief reason for divorce.
[ترجمه گوگل]استرس مالی به عنوان دلیل اصلی طلاق شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]استرس مالی به عنوان یکی از دلایل اصلی طلاق به رسمیت شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استرس مالی به عنوان یکی از دلایل اصلی طلاق به رسمیت شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The rules, though not written down, are fairly well established.
[ترجمه ناهید] هرچند قوانین هنوز نوشته نشده اند اما به خوبی پذیرفته شده اند|
[ترجمه گوگل]قوانین، اگرچه نوشته نشده اند، اما نسبتاً به خوبی تثبیت شده اند[ترجمه ترگمان]قوانین، هر چند که هنوز نوشته نشده اند، نسبتا خوب مستقر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. After three months we were well established in/at our new house/new jobs.
[ترجمه Sina] بعد از سه ماه ما در خانه ی جدیدمان، شغل های جدیمان ، به خوبی جا افتاده بودیم|
[ترجمه گوگل]پس از سه ماه، ما در خانه جدیدمان / در مشاغل جدید به خوبی تثبیت شدیم[ترجمه ترگمان]بعد از سه ماه، ما به خوبی در \/ \/ در خانه جدید \/ مشاغل جدید تاسیس شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Child welfare services are well established and comprehensive.
[ترجمه گوگل]خدمات رفاهی کودکان به خوبی تثبیت شده و جامع است
[ترجمه ترگمان]خدمات رفاهی کودکان به خوبی تثبیت و فراگیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خدمات رفاهی کودکان به خوبی تثبیت و فراگیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. World Music is now well established and popular with mass audiences and mainstream companies.
[ترجمه گوگل]World Music اکنون بین مخاطبان انبوه و شرکت های جریان اصلی به خوبی تثبیت و محبوب شده است
[ترجمه ترگمان]موسیقی جهانی در حال حاضر به خوبی تاسیس و با مخاطبان عمومی و شرکت های اصلی محبوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موسیقی جهانی در حال حاضر به خوبی تاسیس و با مخاطبان عمومی و شرکت های اصلی محبوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He is now well established in his career.
[ترجمه امین] او اکنون در حرفه خود جاافتاده است|
[ترجمه گوگل]او اکنون به خوبی در حرفه خود جا افتاده است[ترجمه ترگمان]او اکنون در حرفه خود به خوبی تاسیس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Once this is well established the sticker is only awarded for passing a motion into the lavatory.
[ترجمه گوگل]هنگامی که این به خوبی ثابت شد، برچسب فقط برای عبور یک حرکت در دستشویی تعلق می گیرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که این امر به خوبی تثبیت شود، برچسب فقط برای عبور دادن یک حرکت به دستشویی داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که این امر به خوبی تثبیت شود، برچسب فقط برای عبور دادن یک حرکت به دستشویی داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Today the ensemble are well established and perform a wide and varied repertoire ranging from renaissance to contemporary music.
[ترجمه گوگل]امروزه این گروه به خوبی تثبیت شده است و رپرتوار وسیع و متنوعی از موسیقی رنسانس تا معاصر را اجرا می کند
[ترجمه ترگمان]امروزه این گروه به خوبی تاسیس و مجموعه متنوع و متنوعی از رنسانس تا موسیقی معاصر را اجرا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امروزه این گروه به خوبی تاسیس و مجموعه متنوع و متنوعی از رنسانس تا موسیقی معاصر را اجرا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Men well established in state security.
[ترجمه گوگل]مردانی که در امنیت دولتی تثبیت شده اند
[ترجمه ترگمان]مردانی که در امنیت ایالتی به خوبی تاسیس شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردانی که در امنیت ایالتی به خوبی تاسیس شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Even conventions that are well established in principle such as those relating to cabinet collective responsibility may be vague in their application.
[ترجمه گوگل]حتی کنوانسیون هایی که اصولاً به خوبی تثبیت شده اند، مانند کنوانسیون های مربوط به مسئولیت جمعی کابینه، ممکن است در کاربردشان مبهم باشند
[ترجمه ترگمان]حتی کنوانسیون های پذیرفته شده در اصل مانند آن هایی که مربوط به مسیولیت جمعی کابینه هستند ممکن است در کاربرد آن ها مبهم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی کنوانسیون های پذیرفته شده در اصل مانند آن هایی که مربوط به مسیولیت جمعی کابینه هستند ممکن است در کاربرد آن ها مبهم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A radon-related excess of lung cancer is well established.
[ترجمه گوگل]وجود بیش از حد سرطان ریه مرتبط با رادون به خوبی ثابت شده است
[ترجمه ترگمان]A از سرطان ریه به خوبی تاسیس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]A از سرطان ریه به خوبی تاسیس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The dividing wall was placed so a well established laburnum remained in one corner of their garden.
[ترجمه گوگل]دیوار جداکننده طوری قرار داده شده بود که در گوشه ای از باغشان یک لابورنوم مستقر باقی مانده بود
[ترجمه ترگمان]دیوار حایل در گوشه ای از باغ قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیوار حایل در گوشه ای از باغ قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It is well established that the judge in a criminal trial has power to call a witness.
[ترجمه گوگل]به خوبی ثابت شده است که قاضی در یک محاکمه کیفری قدرت احضار شاهد را دارد
[ترجمه ترگمان]مسلم است که قاضی در یک محاکمه جنایی قدرت تماس با یک شاهد را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مسلم است که قاضی در یک محاکمه جنایی قدرت تماس با یک شاهد را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید