well built

بررسی کلمه

صفت ( adjective )

• (1) تعریف: sturdily or soundly built or constructed.

- a well-built addition to the house

[ترجمه گوگل] افزودنی خوش ساخت برای خانه
[ترجمه ترگمان] یک چاه جدید برای این خانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

• (2) تعریف: having a strong, well-developed physique.

- a well-built young man

[ترجمه قوی هیکل] قوی هیکل

14|1

[ترجمه ThunderJaw] یک مرد خوش اندام - قوی هیکل

1|0

[ترجمه گوگل] یک مرد جوان خوش اندام
[ترجمه ترگمان] یک جوان خوب ساخته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

• sturdy, stable, stocky
someone, especially a man, who is well-built is strong and muscular.

خوش ساخت ( درباره سازه ها و بناها )
well - built structure: سازه خوش ساخت

بدنساز، خوش هیکل

تنومند، ورزیده، توپُر

خوش ساخت

کلمه ی دیگری است که همین معنی رو داره stocky

داشتن بدنی قوی و محکم ، خوش اندام ، قوی هیکل

خوش هیکل. قوی

چاه فاضلاب، گنداب چاه، فضله آب

خوش اندام 🏋🏃👗👚

Having a big strong body داشتن بدن قوی بزرگ

خوش هیکل

چارشونه

Stocky, , , , ,
بدن نیرومند، عضلانی،

ورزیده

خوش اندام

جذاب، خوش پوش، خوش تیپ

خوش هیکل، خوش اندام

use new word in your dictionary*

خوش تراش

قوی هیکل

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)