Well being
همه معانی قید شده توسط دوستان کامل بودند دلیل اینکه من هم یکبار دیگه معنی میکنم چون دوست دارم یک معنی نزدیک به فرهنگ لغت فارسی باشد که به راحتی هنگام conversation, active شده و به ذهن خطور کند
Well being تندرست
رفاه، سلامت و خوشبختی یا حال خوب/ به حالتی اشاره دارد که فرد سلامت، شادی و کامیابی را تجربه می کند. این مفهوم شامل سلامت روانی خوب، رضایت بالا از زندگی، حس معنا یا هدف و توانایی مدیریت مؤثر استرس است.
... [مشاهده متن کامل]
به طور نمادین، نمایانگر تعادل، هماهنگی و تحقق نیازهای جسمی، احساسی و اجتماعی است.
مترادف: Welfare, happiness, health, prosperity, contentment.
مثال؛
Yoga and meditation are practices that enhance well - being.
The government launched a program to improve the well - being of its citizens.
Spending time with loved ones contributes to emotional well - being.
انواع Well - Being؛
Physical well - being ( رفاه جسمی )
Emotional well - being ( رفاه احساسی )
Social well - being ( رفاه اجتماعی )
ارتقای سلامت جسم و روح
نظر من اینه: 《 اصلاح سلامت تن و روان از کم به حد بالا》
اصلاح تن و روان از حد کم تاحد بالا
1. رفاه. خیر. خوشی 2. سلامت
مثال:
your hands are a reflection of your well - being
دستانت نشانگر سلامت تو هستند.
چند کالوکیشن رایج با "well - being" عبارت اند از:
1. **Physical well - being** ( سلامت جسمانی )
2. **Mental well - being** ( سلامت روانی )
3. **Emotional well - being** ( سلامت احساسی )
... [مشاهده متن کامل]
4. **Social well - being** ( سلامت اجتماعی )
5. **Economic well - being** ( سلامت اقتصادی )
6. **Overall well - being** ( سلامت کلی )
7. **Psychological well - being** ( سلامت روان شناختی )
8. **Spiritual well - being** ( سلامت معنوی )
9. **Personal well - being** ( سلامت شخصی )
10. **Community well - being** ( سلامت جامعه )
خوب بودن . رفاه و سلامتی
احساسی که توأم با آسودگی خیال و سلامتی و شادی باشد
نیک زیستی
یه ترجمه تخصصی:
حالت شادی و رضایت، با سطوح پایین پریشانی، سلامت جسمی و روانی و چشم انداز خوب کلّی ، یا کیفیت خوب زندگی .
منبع: https://dictionary. apa. org/well - being ( APA Dictionary of Psychology )
( APA ← انجمن روان شناسی آمریکا )
گمان می کنم واژه های خوشبختی، سعادت یا رفاه خیلی مثبت و کمال گرایانه و انتزاعی هستن.
ترجمه ای که دوست دارم "خوب بودن" یا به عبارت بهتر " حال خوب" هستش.
"حال خوب"
"حال خوب" داشتن" ؛ به طور کلّی و در مجموع ! با وجود همه ی اتفاقات خوب و بد، تلخ و شیرین زندگی
در متون روانشناسی مثبت گرا و سلامت روان معنای بهروزی میده. لوتانز و همکاران در کتاب سرمایه روانشناختی از این سازه به عنوان یکی از مولفه های سرمایه روانشناختی یاد میکنند ( نگاه کنید به سرمایه روانشناختی سازمان، ترجمۀ عبدالرسول جمشیدیان و محمد فروهر، تهران، انتشارات آییژ، 1392 ) .
... [مشاهده متن کامل]
در زبان فارسی هم موقع دعا و آرزو . . . میگیم بهروز و کامیاب باشید، یا برات آرزوی بهروزی میکنم.
در متون اجتماعی و اقتصادی معنی رفاه میده. دقت کنید که در زمینۀ روانشناسی اصلا معنی رفاه نمیده.
social well bing هم یعنی بهروزی اجتماعی
نظرات دوستان، همگی صحیح اند.
با این وجود در حوزه روان شناسی؛ پیشنهاد می کنم:
well - being : سلامت روان
خب معنیwellتنهابافارسیی چی میشهه؟
خرسندی
the state of being comfortable, healthy, or happy.
معنی غالب آن رفاه هست
financial - well being
سلامت و رفاه مالی
خوشبختی ، سعادت
well - being ( علوم سلامت )
واژه مصوب: آسایش
تعریف: داشتن زندگی خوب و احساس رضایت خاطر
رفاه اجتماعی
سودآوری ( امور مالی ) ، ثروت آفرینی ( امور مالی )
شادزیستن
خیروصلاح ، نفع ومنفعت
Noun - uncountable :
Well - being
احساس راحتی، سلامتی و خوشحالی
بهزیستی ( روان شناسی ) ، تندرستی ( علوم ورزشی )
آسودگی - آسایش
روانشناسی: بهزیستی
رفاه
سلامتی
سلامت روح و جسم
بهزیستی
سلامت
Well - being:تندرستی
به زیستن
در کلمات روزمره، در معانی شادبودن، سلامتی، کامیابی و همچنـین بـه معنـای موقعیتی خوب و رضایتبخش از زندگی متـداول اسـت. در گفتمـان دانـشگاهی، بیـشتر، اقتصاددانان و روانشناسان از مفهـوم بـهزیـستن اسـتفاده مـیکننـد
[علوم سلامت] داشتن زندگی خوب و احساس رضایت خاطر
Healthy
رفاه و راحتی
رفاه و خوب زیستی
سلامتی خوشی. تندرستی. خوشبختی. نیک بود
سلامتی و خوشی تندرستی. خوشبختی. نیک بود
بهروزی
خوشبختی
( روان شناسی ) بهزیستی
تندرستی
تندرستی، سلامتی، خوشی، خوشبختی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٦)