1. It needs you to sustain its welfare work and it can help you by providing comradeship and support.
[ترجمه گوگل]برای حفظ کار رفاهی خود به شما نیاز دارد و می تواند با ارائه رفاقت و حمایت به شما کمک کند
[ترجمه ترگمان]این کار به شما نیاز دارد که کار رفاه خود را حفظ کنید و می تواند با ایجاد دوستی و پشتیبانی به شما کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She involved herself into the public welfare work wholeheartedly.
[ترجمه گوگل]او با تمام وجود خود را درگیر کارهای رفاهی عمومی کرد
[ترجمه ترگمان]او با تمام وجود خود را در کار رفاه عمومی دخیل می دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Social welfare work continued to develop.
[ترجمه گوگل]کار رفاه اجتماعی به توسعه ادامه داد
[ترجمه ترگمان]کار رفاه اجتماعی به رشد خود ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They have made a firm decision to improve welfare work.
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم قاطعانه ای برای بهبود کار رفاهی گرفته اند
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم محکمی برای بهبود عملکرد رفاهی اتخاذ کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The social welfare work continued to develop.
[ترجمه گوگل]کار رفاه اجتماعی به پیشرفت خود ادامه داد
[ترجمه ترگمان]کار رفاه اجتماعی به رشد خود ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The government must improve social welfare work and ensure the basic necessities for people in poverty.
[ترجمه گوگل]دولت باید کار رفاه اجتماعی را بهبود بخشد و نیازهای اولیه را برای افراد فقیر تامین کند
[ترجمه ترگمان]دولت باید کار رفاه اجتماعی را بهبود بخشد و نیازهای اولیه مردم در فقر را تضمین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Aging, social welfare work step by step, the social security into the track.
[ترجمه گوگل]سالمندی، کار رفاه اجتماعی گام به گام، تامین اجتماعی به مسیر
[ترجمه ترگمان]سالخوردگی، رفاه اجتماعی، قدم به قدم، امنیت اجتماعی در مسیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Though such competition frustrated him, Allen poured energies into welfare work, mutual aid, and preaching.
[ترجمه گوگل]اگرچه چنین رقابتی او را ناامید کرد، اما آلن انرژی خود را در امور رفاهی، کمک های متقابل و موعظه ریخت
[ترجمه ترگمان]اگر چه چنین رقابتی او را ناامید می کرد، آلن انرژی های خود را به کاره ای رفاهی، کمک متقابل و موعظه پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They would make it impossible to fund clubs and societies and would inevitably suppress much of our vital welfare work.
[ترجمه گوگل]آنها تامین مالی باشگاه ها و جوامع را غیرممکن می کنند و به ناچار بسیاری از کارهای حیاتی رفاهی ما را سرکوب می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها این کار را غیر ممکن می سازند تا باشگاه ها و جوامع را تامین مالی کنند و به ناچار بخش اعظم کاره ای رفاهی حیاتی ما را سرکوب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The survey also showed white - collar workers are rarely involved in public welfare work.
[ترجمه گوگل]این نظرسنجی همچنین نشان داد که کارگران یقه سفید به ندرت درگیر کارهای رفاهی عمومی هستند
[ترجمه ترگمان]این نظرسنجی همچنین نشان داد که کارگران یقه سفید به ندرت در کار رفاه عمومی شرکت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I began to devote more of my time to animal welfare work.
[ترجمه گوگل]شروع کردم به اختصاص بیشتر وقتم به کارهای حمایت از حیوانات
[ترجمه ترگمان]کم کم بیشتر وقتم را صرف کاره ای خیر و آسایش حیوانات می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A firm decision is made by the government to improve welfare work.
[ترجمه گوگل]تصمیم قاطع دولت برای بهبود کار رفاهی گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]تصمیم شرکت توسط دولت برای بهبود کار رفاه اتخاذ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید