welfare state

/ˈwelˌferˈsteɪt//ˈwelfeəsteɪt/

دولت بهزی گرای، بهزیستی همگانی، دولت ناظر به رفاه همگان، بهزیستی اجتماعی، کشوردارای تشکیلات رفاه اجتماعی دستگیری از بینوایان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a social system in which the state assumes the responsibility for the welfare of its citizens in housing, medical care, employment, and the like.

جمله های نمونه

1. The welfare state was set up to provide a safety net for the poor and needy.
[ترجمه گوگل]دولت رفاه برای فراهم کردن شبکه ایمنی برای فقرا و نیازمندان راه اندازی شد
[ترجمه ترگمان]وضعیت رفاهی برای تامین یک شبکه امن برای فقرا و نیازمندان تنظیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These changes clearly signal the end of the welfare state as we know it.
[ترجمه گوگل]این تغییرات به وضوح نشان دهنده پایان دولت رفاهی است که ما آن را می شناسیم
[ترجمه ترگمان]این تغییرات به وضوح نشانگر پایان وضعیت رفاهی است که ما آن را می شناسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The welfare state never came close to eliminating poverty.
[ترجمه گوگل]دولت رفاه هرگز به از بین بردن فقر نزدیک نشد
[ترجمه ترگمان]وضعیت رفاهی هرگز نزدیک به حذف فقر نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But those problems are real and the social welfare state is in retreat.
[ترجمه گوگل]اما این مشکلات واقعی است و دولت رفاه اجتماعی در حال عقب نشینی است
[ترجمه ترگمان]اما این مشکلات واقعی هستند و وضعیت رفاهی اجتماعی در حال عقب نشینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The welfare state was restricted, and many workers' protections were stripped out in the name of free enterprise.
[ترجمه گوگل]دولت رفاه محدود شد و بسیاری از حمایت های کارگران به نام شرکت آزاد برداشته شد
[ترجمه ترگمان]وضعیت رفاهی محدود بود و بسیاری از کارگران از نام شرکت آزاد محافظت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The modern welfare state is interested not so much in relieving poverty as redistributing income to achieve a more egalitarian distribution.
[ترجمه گوگل]دولت رفاه مدرن نه به کاهش فقر بلکه به توزیع مجدد درآمد برای دستیابی به توزیع برابرتر علاقه دارد
[ترجمه ترگمان]دولت رفاهی مدرن تمایل چندانی به کاهش فقر به عنوان توزیع مجدد درآمد برای رسیدن به توزیع more ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Because the welfare state is not neutral with respect to gender equality, it also takes sides on the question of language.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که دولت رفاه نسبت به برابری جنسیتی بی طرف نیست، در مسئله زبان نیز جانبداری می کند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که وضعیت رفاهی با توجه به تساوی جنسیتی خنثی نیست، به مساله زبان نیز توجه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Our welfare state encourages, even ensures, poverty among retired people.
[ترجمه گوگل]دولت رفاه ما فقر را در میان بازنشستگان تشویق می کند، حتی آن را تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]دولت رفاه ما، حتی تضمین می کند که فقر بین افراد بازنشسته وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With Thatcher running amok through the welfare state, lobby groups are preoccupied defending what was once thought unassailable.
[ترجمه گوگل]در حالی که تاچر در دولت رفاه در حال دویدن است، گروه های لابی مشغول دفاع از چیزی هستند که زمانی تصور می شد غیرقابل انکار بود
[ترجمه ترگمان]در حالی که تاچر به حالت جنون آمیز از وضعیت رفاهی دست می زند، گروه های لابی در حال دفاع از چیزی هستند که زمانی مورد حمله قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The expectation that government action, through the welfare state, could remove inequality and uniformly improve living standards was openly challenged.
[ترجمه گوگل]این انتظار که اقدام دولت، از طریق دولت رفاه، بتواند نابرابری را از بین ببرد و استانداردهای زندگی را به طور یکسان بهبود بخشد، آشکارا به چالش کشیده شد
[ترجمه ترگمان]این انتظار که اقدام دولت، از طریق وضعیت رفاهی، می تواند نابرابری را حذف کند و به طور یکنواخت استانداردهای زندگی را بهبود بخشد، آشکارا به چالش کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This model assumes that the welfare state can combat the worst injustice of modern capitalist societies.
[ترجمه گوگل]این مدل فرض می کند که دولت رفاه می تواند با بدترین بی عدالتی جوامع مدرن سرمایه داری مبارزه کند
[ترجمه ترگمان]این مدل فرض می کند که دولت رفاه می تواند با بدترین ظلم و ستم جوامع سرمایه داری مدرن مبارزه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Yet the defence of the welfare state in the face of the new immigration has revealed an undercurrent of racism.
[ترجمه گوگل]با این حال، دفاع از دولت رفاه در مواجهه با مهاجرت جدید، جریانی از نژادپرستی را آشکار کرده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، دفاع از وضعیت رفاهی در مواجهه با مهاجرت جدید، یک جریان نهفته نژادپرستی را آشکار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These programmes were founded on a comprehensive Welfare State system complemented by the demand management of an expanding mixed economy.
[ترجمه گوگل]این برنامه ها بر اساس یک سیستم جامع دولت رفاه که با مدیریت تقاضای یک اقتصاد مختلط در حال گسترش تکمیل شده بود، پایه گذاری شد
[ترجمه ترگمان]این برنامه ها در یک سیستم دولتی رفاه اجتماعی تاسیس شد که با مدیریت تقاضا برای توسعه اقتصاد ترکیبی تکمیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I believe that the Government's general aim is to whittle away the Welfare State.
[ترجمه گوگل]من معتقدم که هدف کلی دولت کاهش دولت رفاه است
[ترجمه ترگمان]من معتقدم که هدف کلی دولت این است که دولت رفاه را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Their aim is to reduce people's dependency on the welfare state.
[ترجمه گوگل]هدف آنها کاهش وابستگی مردم به دولت رفاه است
[ترجمه ترگمان]هدف آن ها کاهش وابستگی مردم به وضعیت رفاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• country which cares for the basic needs of its citizens (i.e. health, housing, education)
the welfare state is a system in which the government uses money from taxes to provide free social services such as health care and education.

پیشنهاد کاربران

کشور مرفه
welfare state ( اقتصاد )
واژه مصوب: دولت رفاه
تعریف: دولتی که مسئول بهزیستی شهروندانش است و این کار را از طریق تأمین حداقل سطح زندگی افراد انجام می دهد
نظام تامین اجتماعی
دولت دارای خدمات رفاهی اجتماعی
به حالتی میگن که دولت از مالیات هایی که میگیره واسه ی مردم خدمات فراهم میکنه .
خدمات اجتماعی
دولت رفاه

بپرس