اسم ( noun )
عبارات: on welfare
عبارات: on welfare
• (1) تعریف: the health and happiness of a person or group, or the degree of such. well-being.
• مترادف: good, well-being
• مشابه: advantage, affluence, benefit, comfort, felicity, fortune, happiness, health, interest, profit, prosperity, success, weal
• مترادف: good, well-being
• مشابه: advantage, affluence, benefit, comfort, felicity, fortune, happiness, health, interest, profit, prosperity, success, weal
- A good government is concerned with the welfare of its citizens.
[ترجمه A.A] یک دولت خوب علاقه مند به رفاه شهروندان است|
[ترجمه گوگل] یک دولت خوب به فکر رفاه شهروندان خود است[ترجمه ترگمان] یک دولت خوب نگران رفاه شهروندان خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The ship provided almost solely for the welfare of the first-class passengers.
[ترجمه A.A] این کشتی صرفا برای رفاه مسافرین قسمت درجه یک تدارک دیده بود|
[ترجمه گوگل] این کشتی تقریباً صرفاً برای رفاه مسافران درجه یک تأمین می کرد[ترجمه ترگمان] این کشتی تقریبا تنها برای رفاه مسافران درجه اول تامین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I'm asking about your diet and the safety of this neighborhood because I'm concerned about your welfare.
[ترجمه گوگل] من در مورد رژیم غذایی شما و امنیت این محله می پرسم زیرا به فکر رفاه شما هستم
[ترجمه ترگمان] من درباره رژیم غذایی شما و امنیت این محله سوال می کنم چون نگران رفاه و آسایش شما هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من درباره رژیم غذایی شما و امنیت این محله سوال می کنم چون نگران رفاه و آسایش شما هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: public or private aid to needy people.
• مترادف: assistance, charity, social welfare
• مشابه: aid, alms, compensation, dole, relief, social security, unemployment
• مترادف: assistance, charity, social welfare
• مشابه: aid, alms, compensation, dole, relief, social security, unemployment
- Welfare helped their family get through a tough time.
[ترجمه گوگل] بهزیستی به خانواده آنها کمک کرد تا دوران سختی را پشت سر بگذارند
[ترجمه ترگمان] رفاه به خانواده آن ها کمک کرد تا زمان سختی را سپری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] رفاه به خانواده آن ها کمک کرد تا زمان سختی را سپری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Many changes have been made to the nation's system of welfare since its inception.
[ترجمه گوگل] تغییرات زیادی در نظام رفاهی کشور از بدو پیدایش ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان] از زمان تاسیس این کشور تغییرات زیادی در سیستم رفاهی این کشور ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] از زمان تاسیس این کشور تغییرات زیادی در سیستم رفاهی این کشور ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید