weight lifter

/ˈweɪtˈlɪftər//weɪtˈlɪftə/

در ورزش وزنه بردار

جمله های نمونه

1. The gold-medal winning weightlifter was disqualified after testing positive for anabolic steroids.
[ترجمه گوگل]وزنه بردار برنده مدال طلا پس از مثبت بودن تست استروئید آنابولیک محروم شد
[ترجمه ترگمان]مدال طلای برنده مدال طلا پس از آزمایش مثبت for anabolic، رد صلاحیت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Weightlifters have tremendous power in their arms and legs.
[ترجمه گوگل]وزنه برداران قدرت فوق العاده ای در بازوها و پاهای خود دارند
[ترجمه ترگمان]Weightlifters قدرت بسیار زیادی در بازوها و پاهای خود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He and weightlifter Andrew Saxton were expelled for using the drug Clenbuterol.
[ترجمه گوگل]او و اندرو ساکستون وزنه بردار به دلیل استفاده از داروی کلنبوترول اخراج شدند
[ترجمه ترگمان]اون و خانم اندرو Saxton بخاطر استفاده از مواد مخدر اخراج شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Read in studio Britain's best weightlifters have held a unique training session . . . behind bars.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید بهترین وزنه برداران بریتانیا یک جلسه تمرینی بی نظیر برگزار کرده اند پشت میله های زندان
[ترجمه ترگمان]مطالعه در بهترین وزنه برداران انگلیسی یک جلسه آموزشی منحصر به فرد را پشت میله های زندان برگزار کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Formerly an avid jogger and weight-lifter, Turner leans on a cane to walk around her small apartment on good days.
[ترجمه گوگل]ترنر که سابقاً یک دونده و وزنه‌بردار مشتاق بود، به عصا تکیه می‌کند تا در روزهای خوب در آپارتمان کوچکش قدم بزند
[ترجمه ترگمان]پیش از این، تر نر مک نر مشتاق و lifter، به عصا تکیه داده بود تا در روزه ای خوبی در اطراف آپارتمان کوچکش قدم بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Read in studio Weightlifter Andrew Saxton is tonight hopeful that he won't now face a lifetime ban from his sport.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید، اندرو ساکستون وزنه‌بردار امشب امیدوار است که با محرومیت مادام‌العمر از ورزش خود مواجه نشود
[ترجمه ترگمان]در استودیو خوانده می شود که اندرو Saxton امشب امیدوار است که او هرگز با یک قانون منع عبور از ورزش مواجه نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chinese weightlifter Yang Bin won the first gold medal of the first East Asian Games.
[ترجمه گوگل]یانگ بین وزنه بردار چینی اولین مدال طلای اولین دوره بازی های شرق آسیا را کسب کرد
[ترجمه ترگمان]یانگ بن، وزنه بردار چینی، اولین مدال طلای بازی های آسیایی در شرق آسیا را بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Dad, how can this weightlifter lift such a heavy barbell?
[ترجمه گوگل]بابا این وزنه بردار چطور میتونه اینقدر هالتر سنگین بلند کنه؟
[ترجمه ترگمان]بابا، چطور می تونه این barbell خیلی سنگین رو بلند کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was a very strong weightlifter who had broken many records.
[ترجمه گوگل]او وزنه بردار بسیار قوی ای بود که رکوردهای زیادی را شکسته بود
[ترجمه ترگمان]او زنی بسیار قوی و قوی بود که سوابق بسیاری را شکسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The weightlifter should lift above head height with arms locked out and both feet in line.
[ترجمه گوگل]وزنه بردار باید با بازوهای قفل شده و هر دو پا در یک خط از ارتفاع سر بلند شود
[ترجمه ترگمان]وزنه بردار باید ارتفاع بالای سر را با بازوهای قفل شده و در هر دو پا بلند کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The weightlifter should lift the barhead height with arms locked out and both feet in line.
[ترجمه گوگل]وزنه بردار باید با بازوهای قفل شده و هر دو پا در یک خط، ارتفاع بار را بلند کند
[ترجمه ترگمان]وزنه بردار باید ارتفاع barhead را با بازوهای قفل شده و در هر دو پا بلند کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Look at that picture. A weightlifter doing a clean and jerk.
[ترجمه گوگل]به اون عکس نگاه کن وزنه بردار در حال انجام حرکات تند و تیز
[ترجمه ترگمان] اون عکس رو ببین یه \"weightlifter\" داره یه کار تمیز و تمیز انجام میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A weightlifter requires strength, stamina, flexibility, balance, coordination and determination.
[ترجمه گوگل]یک وزنه بردار به قدرت، استقامت، انعطاف پذیری، تعادل، هماهنگی و اراده نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]یک وزنه بردار نیازمند قدرت، استقامت، انعطاف پذیری، تعادل، هماهنگی و عزم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Naim Suleymanoglu became the first weightlifter to win a third gold medal.
[ترجمه گوگل]نعیم سلیمان اوغلو اولین وزنه بردار بود که سومین مدال طلا را کسب کرد
[ترجمه ترگمان]نعیم Suleymanoglu اولین وزنه بردار بود که سومین مدال طلا را بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person who lifts heavy weights as exercise or in an athletic competition
person who lifts heavy weights as exercise or in an athletic competition
a weightlifter is a person who does weightlifting.

پیشنهاد کاربران

weight lifter ( ورزش )
واژه مصوب: وزنه بردار
تعریف: ورزشکاری که به ورزش وزنه برداری یا به آموزش و تمرین با وزنه می پردازد
بلند کردن وسیله سنگین

بپرس