1. branches weighed down with fruit
شاخه هایی که میوه بر آنها سنگینی می کرد
2. he weighed the sack with stones so that it would sink
با سنگ کیسه را سنگین کرد تا در آب فرو برود.
3. i weighed myself
خودم را وزن کردم.
4. parvin weighed out equal portions to all of us
پروین به هر یک از ما به طور مساوی سهم داد.
5. taxes weighed heavily on the people
مالیات ها برای مردم طاقت فرسا بودند.
6. the gold was weighed and found wanting
طلا را کشیدند و معلوم شد کسری دارد.
7. the lawyer's words weighed heavily with the jury
سخنان وکیل هیات منصفه را سخت تحت تاثیر قرار داد.
8. a freak potato that weighed three kilos
سیب زمینی خارق العاده ای که سه کیلو وزن داشت.
9. this time our haul weighed two tons
صید ما این بار دو تن بود.
10. what he had done weighed on his conscience
اعمالی که انجام داده بود وجدان او را معذب می کرد.
11. individual portions of meat were carefully weighed in the restaurant kitchen
هریک از حصه های گوشت در آشپزخانه ی رستوران به دقت وزن می شد.
12. the advantages of this drug must be weighed against its disadvantages
فواید این دارو باید با مضار آن همسنجی شود.