1. Too much responsibility when too young can weigh down on a child.
[ترجمه گوگل]مسئولیت بیش از حد در زمانی که خیلی کوچک است می تواند بر دوش کودک سنگینی کند
[ترجمه ترگمان]مسئولیت بسیار زیادی در زمانی است که خیلی جوان می تواند بر روی یک کودک تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She collects stones to weigh down her basket, but as there is no hurry she falls asleep on the bank.
[ترجمه گوگل]او سنگ جمع می کند تا سبدش را سنگین کند، اما چون عجله ای ندارد روی کرانه به خواب می رود
[ترجمه ترگمان]او سنگ ها را جمع می کند تا سبد او را وزن کند، اما چون عجله ای نیست، او در ساحل بخواب می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A ball of lead will weigh down an equal bulk of feathers.
[ترجمه گوگل]یک گلوله سرب حجم برابری از پرها را سنگین می کند
[ترجمه ترگمان]یک توپ سربی به وزن مساوی پرها خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The presents weigh down the branches of the Christmas tree.
[ترجمه گوگل]هدایا شاخه های درخت کریسمس را سنگین می کند
[ترجمه ترگمان]هدیه ها شاخه های درخت کریسمس را وزن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Any cut that's designed to weigh down hair so it's flat like a one - length bob.
[ترجمه گوگل]هر برشی که به گونه ای طراحی شده باشد که موها را سنگین کند تا مانند یک باب یک قد صاف باشد
[ترجمه ترگمان]هر زخمی که برای وزن کردن مو انجام می شود، مثل یک قد کوتاه صاف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. While being too fact-heavy can weigh down the storytelling, I try to carefully weave information into my voice-over. It's a stylistic choice.
[ترجمه گوگل]در حالی که سنگین بودن بیش از حد واقعیات می تواند داستان سرایی را کاهش دهد، سعی می کنم با دقت اطلاعات را در صدایم ببافم این یک انتخاب سبک است
[ترجمه ترگمان]در حالی که بیش از حد در حقیقت سنگین بودن می تواند داستان داستان سرایی را کاهش دهد، من سعی می کنم که به دقت اطلاعات را به صدا در بیاورم - بیش از حد این یک انتخاب سبکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Do you know if a piece of lead will weigh down an equal bulk of iron?
[ترجمه گوگل]آیا می دانید که آیا یک تکه سرب مقدار مساوی آهن را سنگین می کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا می دانید که قطعه ای سرب سنگین از آهن است یا نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Now, the bad news: her message harbored enough pronouns to weigh down a computer screen.
[ترجمه گوگل]اکنون، خبر بد: پیام او به اندازه کافی ضمایر داشت که صفحه کامپیوتر را سنگین می کرد
[ترجمه ترگمان]حالا خبر بد: پیام او به قدر کافی قابل pronouns بود که صفحه کامپیوتر را وزن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Sediments washed into the basin from both the fore-arc ridge and island arc weigh down the crust in this area, creating the depression.
[ترجمه گوگل]رسوبات شسته شده به حوضه از هر دو برآمدگی قوس جلویی و قوس جزیره، پوسته را در این ناحیه سنگین کرده و فرورفتگی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]در این منطقه Sediments از دو صخره پیش از قوسی به درون لگن فرو رفت و کمان جزیره را در این منطقه کاهش داد و باعث ایجاد افسردگی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Any buildup in bad loans and dud projects could weigh down growth and public finances.
[ترجمه گوگل]هر گونه افزایش وامهای بد و پروژههای بیثمر میتواند رشد و بودجه عمومی را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]هر گونه تجمع در وام های بد و پروژه های dud می تواند رشد اقتصادی و عمومی را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید