weenie

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) a wiener.

(2) تعریف: (slang) a person, usu. a man, considered inept or weak.

جمله های نمونه

1. I feel like a weenie now for complaining about the desert broom.
[ترجمه گوگل]الان برای شکایت از جارو صحرایی احساس می کنم مثل یک مرده
[ترجمه ترگمان]حالا دارم از جاروی صحرا شکایت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Weenie and Co. might be at school then and he wanted a word with Sarah on her own.
[ترجمه گوگل]وینی و شرکت ممکن است در آن زمان در مدرسه باشند و او می خواست با سارا به تنهایی صحبت کند
[ترجمه ترگمان]در آن زمان هم در مدرسه به جا مانده بود و میل داشت با سارا در مدرسه صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The problem with these heartland weenies boils down to the eternal distinction: all style, no substance.
[ترجمه گوگل]مشکل این بچه‌های کوچک قلب به تمایز ابدی خلاصه می‌شود: همه سبک، بدون ماده
[ترجمه ترگمان]مشکل این مناطق مرکزی به تمایز ابدی تبدیل می شود: همه سبک، هیچ ماده ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Weenie contestants participate in the sausage race between innings of a spring training baseball game between the Milwaukee Brewers and the Seattle Mariners March in Phoenix.
[ترجمه گوگل]شرکت کنندگان Weenie در مسابقه سوسیس بین دوره های یک بازی بیسبال تمرینی بهاری بین میلواکی برورز و سیاتل مارینرز مارس در فینیکس شرکت می کنند
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان weenie در مسابقه sausage بین innings of و سیاتل Mariners March در ماه مارس در فونیکس شرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What are you being such a weenie for?
[ترجمه گوگل]برای چی داری انقدر بدبختی؟
[ترجمه ترگمان]واسه چی اینقدر احمق شدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Weenie, I am coming for you, buddy.
[ترجمه گوگل]وینی، من به دنبال تو می آیم، رفیق
[ترجمه ترگمان]وینی \"، دارم میام پیشت، رفیق\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In order to avoid the accidents caused by weenie cracks on the surface of metal, a kind of simple and sensitive pocketable equipment for detecting such crack was designed.
[ترجمه گوگل]به منظور جلوگیری از حوادث ناشی از ترک‌های ریز روی سطح فلز، نوعی تجهیزات جیبی ساده و حساس برای تشخیص این ترک طراحی شد
[ترجمه ترگمان]به منظور اجتناب از حوادث ناشی از ترک های weenie بر روی سطح فلز، یک نوع تجهیزات ساده و حساس برای تشخیص این ترک طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Other trouble comes from using the sticks for weenie or marshmallow roasts or drinking water in which the clusters of red, pink or white flowers have been placed.
[ترجمه گوگل]مشکلات دیگر ناشی از استفاده از چوب‌ها برای کباب‌های مارشمالو یا آب آشامیدنی است که در آن دسته‌هایی از گل‌های قرمز، صورتی یا سفید قرار گرفته‌اند
[ترجمه ترگمان]دیگر مشکلات ناشی از استفاده از چوب برای کباب weenie یا marshmallow marshmallow یا آب آشامیدنی است که در آن خوشه های قرمز، صورتی و یا سفید قرار داده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So you have to make things rough for them and weed out the weenie trees early on.
[ترجمه گوگل]بنابراین شما باید همه چیز را برای آنها خشن کنید و درختان را زودتر از بین ببرید
[ترجمه ترگمان]پس تو باید همه چیز رو برای اونا خشن کنی و علف های خشک رو زود از بین ببری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Weenie Roast: Have 2 enemy Scouts on fire at the same time.
[ترجمه گوگل]Weenie Roast: 2 پیشاهنگ دشمن را همزمان در آتش داشته باشید
[ترجمه ترگمان]weenie سرخ شده: در عین حال دو نفر از Scouts دشمن را آتش بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Your weenie is out in the wind for everyone to see!
[ترجمه گوگل]نوزاد شما در باد است تا همه ببینند!
[ترجمه ترگمان]weenie تو باد رفته که همه ببینن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These achievements are my intervention to those weenie experiences of life. I mobilize all my energy to touch those dribs and drabs.
[ترجمه گوگل]این دستاوردها مداخله من در آن تجربیات ناچیز زندگی است من تمام انرژی خود را بسیج می کنم تا آن دریپ ها و درهم ها را لمس کنم
[ترجمه ترگمان]این دستاوردها عبارتند از مداخله من به تجربیات weenie زندگی تمام انرژی ام را جمع می کنم تا به آن آدم های dribs و drabs دست بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What are you being such a weenie for ? So he has a Barbie. Big deal.
[ترجمه گوگل]برای چی داری انقدر بدبختی؟ بنابراین او یک باربی دارد معامله بزرگ
[ترجمه ترگمان]واسه چی اینقدر احمق شدی؟ پس اون یه باربی داره یه معامله بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was an itsy bitsy teenie weenie yellow polka-dot bikini, That she wore for the first time today .
[ترجمه گوگل]این یک بیکینی خال‌خالی زرد و نوجوان کوچک بود که امروز برای اولین بار آن را پوشید
[ترجمه ترگمان]این یه کم itsy bitsy بود که بیکینی پوشیده بود که برای اولین بار امروز پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• wiener, frankfurter; penis (slang); nerd, outcast, unpopular person (slang); enthusiastic and inexperienced user in a discussion group (internet); one who is an expert in a particular field (computer programming); new player, player who can be beaten easily (in the internet game quake world)

پیشنهاد کاربران

This is a colloquial term for a small or thin hot dog. It can also be used as a playful or teasing term to refer to someone who is weak or timid.
یک اصطلاح عامیانه برای هات داگ کوچک یا نازک. همچنین می تواند به عنوان یک اصطلاح شوخ طبعانه یا متلک برای اشاره به کسی که ضعیف یا ترسو است استفاده شود.
...
[مشاهده متن کامل]

“I’ll just have a weenie, please. ”
In a joking manner, someone might say, “Don’t be such a weenie, it’s just a little hot dog. ”
A parent might ask their child, “Do you want a weenie for lunch?”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-hot-dog/
کیر
آلت تناسلی مرد
ترسو، چُلمن، بی عرضه، پَخمه، کودن، احمق
1. a person who is not strong, brave or confident
•Don't be such a weenie!
انقد پخمه نباش!
2. frankfurter ( = a long thin smoked sausage with a red - brown skin, often eaten in a long bread roll as a hot dog )
...
[مشاهده متن کامل]

سوسیس، هات داگ
3. ( slang ) a word for a penis, used especially by children
آلت تناسلی، معمولا در زبان بچگانه
منبع: Oxford Dictionary

در ادبیات یا سینما
به حادثه یا اتفاقی گویند که طرح داستان را به جلو میبرد
مثلا مجسه ای دزدیده شده در فیلمی علتی برای شروع ماجرا ها میشود
لوس. بی مزه

بپرس