1. on weekends he lolls about in pajamas at home
در تعطیلی آخر هفته پیژامه می پوشد و در خانه لم می دهد.
2. weekdays we work; weekends we rest
در روزهای هفته کار می کنیم و در تعطیلی آخر هفته استراحت می کنیم.
3. At weekends the roads are jammed with holidaymakers coming to gawp at the parade.
 [ترجمه گوگل]آخر هفتهها جادهها با تعطیلیکنندگانی که به رژه میروند مسدود میشود 
[ترجمه ترگمان]در تعطیلات آخر هفته، خیابان ها پر از توریست هایی است که با دهان باز به تماشای رژه می روند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. We go skiing most weekends in winter.
 [ترجمه گوگل]بیشتر آخر هفته ها در زمستان به اسکی می رویم 
[ترجمه ترگمان]ما اغلب تعطیلات آخر هفته را در زمستان اسکی می کنیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. He likes to loaf about at weekends.
 [ترجمه گوگل]او دوست دارد آخر هفته ها نان نان بخورد 
[ترجمه ترگمان]او دوست دارد در آخر هفته قرص نان بخورد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. He spent his weekends poking around dusty old bookshops.
 [ترجمه گوگل]او آخر هفته هایش را به گشت و گذار در کتابفروشی های قدیمی و گرد و خاکی می گذراند 
[ترجمه ترگمان]تعطیلات آخر هفته را با سرک کشیدن به گرد و خاک و گرد و خاک و خاک گرفته بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Weekends are like rainbows. They look good from a distance but disappear when you get up close to them.
 [ترجمه گوگل]آخر هفته ها مثل رنگین کمان هستند آنها از دور خوب به نظر می رسند اما وقتی به آنها نزدیک می شوید ناپدید می شوند 
[ترجمه ترگمان]آخر هفته مثل رنگین کمون هستن از دور به نظر می رسند اما وقتی به آن ها نزدیک می شوی ناپدید می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. They often entertained their friends at weekends.
 [ترجمه گوگل]آنها اغلب در تعطیلات آخر هفته از دوستان خود پذیرایی می کردند 
[ترجمه ترگمان]آن ها اغلب در اواخر هفته دوستان خود را سرگرم می کردند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. I like to lie in at weekends.
 [ترجمه گوگل]من دوست دارم آخر هفته ها دراز بکشم 
[ترجمه ترگمان]دوست دارم در آخر هفته دراز بکشم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. You are such a couch potato on weekends.
 [ترجمه گوگل]شما در آخر هفته ها چنین کاناپه ای هستید 
[ترجمه ترگمان]شما در تعطیلات آخر هفته مثل یک سیب زمینی ساده هستید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. We sometimes sleep late at the weekends .
 [ترجمه گوگل]ما گاهی اوقات آخر هفته ها دیر می خوابیم 
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها دیروقت در آخر هفته می خوابند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. They usually forgather at weekends.
 [ترجمه گوگل]آنها معمولا آخر هفته ها دور هم جمع می شوند 
[ترجمه ترگمان]معمولا در تعطیلات آخر هفته کار می کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. The couple enjoys lounging about the streets at weekends.
 [ترجمه گوگل]این زوج در تعطیلات آخر هفته در خیابان ها استراحت می کنند 
[ترجمه ترگمان]این زوج در تعطیلات آخر هفته از پرسه زدن در خیابان ها لذت می برند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Traffic on the roads is heaviest at weekends.
 [ترجمه گوگل]ترافیک در جاده ها در تعطیلات آخر هفته سنگین ترین است 
[ترجمه ترگمان]ترافیک در جاده ها در آخر هفته بسیار سنگین است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید