weekend

/ˈwiːˌkend//wiːkˈend/

معنی: اخر هفته، تعطیل اخر هفته، تعطیل اخر هفته را گذراندن
معانی دیگر: bweekends اخر هفته، اخر هفته ازشب شنبه یاظهرشنبه تادوشنبه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the end of the week, esp. the period beginning Friday evening and ending Sunday evening.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: weekends, weekending, weekended
• : تعریف: to spend the weekend, esp. in leisure activity.

- He weekends at his cottage on the lake.
[ترجمه علی] او اخر هفته ها که کلبه اش در دریاچه است می ماند
|
[ترجمه رادوی راد] او آخر هفته ها را در کلبه اش در ( کنار ) دریاچه می گذراند.
|
[ترجمه سید علی خامنه ای] او در دریاچه ، کلبه زده است
|
[ترجمه گوگل] او آخر هفته را در کلبه اش در کنار دریاچه می گذراند
[ترجمه ترگمان] او آخر هفته در کلبه اش در کنار دریاچه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a weekend visit with friends
اقامت آخر هفته نزد دوستان

2. his weekend retreat is a karaj garden
خلوتگاه آخر هفته ی او باغی در کرج است.

3. long weekend
تعطیلات پایان هفته ی طولانی (مثلا جمعه و شنبه و یکشنبه)

4. a dirty weekend
(انگلیس - عامیانه) تعطیل آخر هفته که در آن روابط جنسی نامشروع انجام می شود

5. i entertained my cousins over the weekend
در تعطیلات آخر هفته پسر عموهایم مهمانم بودند.

6. weekday hours: 8 a. m. to 5 p. m. ; weekend hours: 2 to 5 p. m.
ساعات کار در روزهای هفته: 8 صبح تا 5 بعدازظهر،ساعات کار در شنبه و یکشنبه: 2 تا 5 بعدازظهر

7. a week-end trip
سفر پایان هفته

8. I've been toiling away at this essay all weekend.
[ترجمه گوگل]تمام آخر هفته را برای این مقاله زحمت کشیده ام
[ترجمه ترگمان]تمام آخر هفته مشغول این مقاله بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We spent the weekend gadding about London and generally enjoying ourselves.
[ترجمه گوگل]آخر هفته را با غم و اندوه درباره لندن گذراندیم و به طور کلی از خودمان لذت بردیم
[ترجمه ترگمان]ما تعطیلات آخر هفته را در لندن گذراندیم و کلا از خودمان لذت بردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She has gone to see her sister this weekend.
[ترجمه گوگل]او این آخر هفته به دیدن خواهرش رفته است
[ترجمه ترگمان]اون آخر هفته رفته خواهرش رو ببینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He blamed Fiona for a lousy weekend.
[ترجمه گوگل]او فیونا را به خاطر یک آخر هفته بد سرزنش کرد
[ترجمه ترگمان]اون \"فیونا\" رو به خاطر یه آخر هفته مزخرف سرزنش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Are you doing anything over the weekend?
[ترجمه سبحان] آیا شما در تعطیلات آخر هفته کاری انجام می دهید؟
|
[ترجمه گوگل]آیا در آخر هفته کاری انجام می دهید؟
[ترجمه ترگمان]تو این آخر هفته کاری می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The office is closed at the weekend.
[ترجمه گوگل]دفتر در آخر هفته تعطیل است
[ترجمه ترگمان]این دفتر در آخر هفته بسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We have guests staying this weekend.
[ترجمه گوگل]آخر این هفته مهمانانی داریم
[ترجمه ترگمان]ما این آخر هفته مهمون داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The city centre really comes alive at the weekend.
[ترجمه آرمان مسگری] واقعا مرکز شهر در آخر هفته زنده می شود .
|
[ترجمه گوگل]مرکز شهر واقعاً در آخر هفته زنده می شود
[ترجمه ترگمان]این مرکز شهر در آخر هفته واقعا زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. I gave the kitchen a spring-clean at the weekend.
[ترجمه گوگل]من آشپزخانه را در آخر هفته بهار تمیز کردم
[ترجمه ترگمان]من یه تعطیلات بهاری رو تو این آخر هفته دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. I don't work at the weekend.
[ترجمه گوگل]آخر هفته کار نمیکنم
[ترجمه ترگمان]آخر هفته کار نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. I'm going to spend the weekend just relaxing.
[ترجمه گوگل]من قصد دارم آخر هفته را صرف استراحت کنم
[ترجمه ترگمان]قصد دارم آخر هفته را فقط استراحت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اخر هفته (اسم)
weekend

تعطیل اخر هفته (اسم)
weekend

تعطیل اخر هفته را گذراندن (فعل)
spend weekends, weekend

انگلیسی به انگلیسی

• days of rest at the end of the week
spend or pass the weekend
the weekend is saturday and sunday.

پیشنهاد کاربران

مثال:
The weekend seemed to be over in a flash
تعطیلات اخر هفته به نظر خیلی سریع و مثل برق سپری شد.
noun: تعطیلات آخر هفته مثلا تو ایران میشه جمعه و پنجشنبه.
verb: تعطلات آخر هفته را گذراندن مثلا ?where did you weekend یعنی تعطیلات آخر هفته رو کجا گذروندی؟
آخر هفته
مثال: We're planning a trip for the weekend.
ما یک سفر برای آخر هفته برنامه ریزی می کنیم.
دوستان توجه کنین که at the weekend و on the weekend هر دو صحیح هستند. اولی بریتیش هست و دومی آمریکن
اخر هفته روز های تعطیل
تعتیلت آخر هفته که در ایران شامل:
Thursday and Fridiy
است.
آدینه
آخرین روز هفته
اسم weekend به معنای آخر هفته
معادل اسم weekend در فارسی آخر هفته است. آخر هفته در تقویم ما [تقویم خورشیدی] پنجشنبه و جمعه است. اما در تقویم میلادی شنبه و یکشنبه است که تعطیل است مثال:
. next weekend we're going to see some friends ( قصد داریم آخر هفته بعد به دیدن تعدادی از دوستانمان برویم. )
...
[مشاهده متن کامل]

منبع: سایت بیاموز

روز های تعطیل آخر هفته
تعطیلات آخر هفته
تعطىلات اخر هفته که در اىران و کشور هاى دىگر مانند امرىکا' ترکىه و. . . . فرق مىکند
آخر هفته
تعطیلات آخر هفته .
end of week
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس