wedlock

/ˈwedˌlɑːk//ˈwedlɒk/

معنی: عروسی، زوجه، زناشویی، زفاف
معانی دیگر: ازدواج، پیوند زناشویی، وصلت، نکاح

بررسی کلمه

اسم ( noun )
عبارات: out of wedlock
• : تعریف: the condition of being married; matrimony.
مترادف: marriage, matrimony
مشابه: alliance, union

جمله های نمونه

1. Wedlock is a padlock.
[ترجمه آرزو رنجبران] ازدواج اسارت است!
|
[ترجمه گوگل]ازدواج یک قفل است
[ترجمه ترگمان] wedlock یه padlock
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Babies born out of wedlock are commonplace.
[ترجمه گوگل]تولد نوزادان خارج از ازدواج امری عادی است
[ترجمه ترگمان]بچه ها، ازدواج زناشویی، مبتذل و مبتذل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A baby born out of wedlock was a horrible sin for which there was no forgiveness.
[ترجمه گوگل]تولد نوزاد خارج از ازدواج گناهی وحشتناک بود که هیچ بخششی برای آن وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]بچه ای که از ازدواج به دنیا آمده بود گناه بزرگی بود که هیچ بخششی در آن وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The walk was started by T. V. star Fred Wedlock who is himself a railway enthusiast.
[ترجمه گوگل]این پیاده روی توسط فرد Wedlock ستاره T V که خود از علاقه مندان به راه آهن است آغاز شد
[ترجمه ترگمان]راه رفتن توسط تی تی شروع شده بو \"وی\" فرد فرد star که برای خودش یک طرفدار راه آهن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A baby born out of wedlock was a great sin, then, and a huge embarrassment to the family.
[ترجمه A] بچه دار شدن بدون ازدواج گناه بزرگی بود وبرای خانواده شرمساری بزرگی بود
|
[ترجمه گوگل]از این رو، نوزادی که خارج از ازدواج به دنیا آمد، گناه بزرگی بود و باعث شرمساری بزرگی برای خانواده شد
[ترجمه ترگمان]بچه دار شدن، گناه بزرگی بود، و برای خانواده مایه شرمساری بزرگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Though women are angels, yet wedlock is the evil.
[ترجمه گوگل]اگرچه زنان فرشته هستند، اما ازدواج شر است
[ترجمه ترگمان]اگر چه زنان فرشته هستند، با این حال، ازدواج با شیطان در میان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The girl was born out of wedlock on June 1926 in a Los Angeles hospital.
[ترجمه گوگل]این دختر خارج از ازدواج در ژوئن 1926 در بیمارستانی در لس آنجلس به دنیا آمد
[ترجمه ترگمان]این دختر در ژوئن ۱۹۲۶ در بیمارستان لس آنجلس به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was born out of wedlock inin rural Argentina in 191 the fourth of five children.
[ترجمه گوگل]او خارج از ازدواج در روستایی آرژانتین در سال 191 به دنیا آمد و چهارمین فرزند از پنج فرزند بود
[ترجمه ترگمان]او در ۱۹۱ inin روستایی در ۱۹۱ چهارم از پنج فرزند به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Integral layout discretion is united in wedlock, random have send.
[ترجمه گوگل]اختیار طرح بندی یکپارچه در ازدواج، ارسال تصادفی متحد است
[ترجمه ترگمان]نقشه بندی integral در ازدواج با ازدواج با ازدواج، تصادفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Age and wedlock we all desire and repent of.
[ترجمه گوگل]سن و ازدواج همه ما آرزو داریم و توبه می کنیم
[ترجمه ترگمان]عصر و روزی که همه آرزو و توبه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And nitric acid salt, nitrite is united in wedlock possibly in human body stomach with amine, form inferior saltpetre amine, this is very powerful carcinogen.
[ترجمه گوگل]و نمک اسید نیتریک، نیتریت در ازدواج احتمالاً در معده بدن انسان با آمین متحد می شود، آمین نمکدان پایین تر را تشکیل می دهد، این یک سرطان زا بسیار قوی است
[ترجمه ترگمان]و اسید نیتریک، که احتمالا در پیوند زناشویی با آمین، به همراه آمین، یک آمین اکسید کننده پایین تر محسوب می شود، carcinogen بسیار قدرتمندی محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Fawleys were not made for wedlock.
[ترجمه گوگل]فاولی ها برای ازدواج ساخته نشده اند
[ترجمه ترگمان]The برای عقد ازدواج ساخته نشده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. WedLock, as it's coyly named, is a new type of casualty insurance that gives the unhappily married policyholder a payout after he or she is unhitched.
[ترجمه گوگل]WedLock، همانطور که نامش ناخوشایند است، نوع جدیدی از بیمه تلفات است که به بیمه‌گذار متاهل ناراضی پس از بی‌قرار شدن، پرداختی را می‌دهد
[ترجمه ترگمان]wedlock، همان طور که خجولانه نام دارد، نوع جدیدی از بیمه تلفات است که به unhappily با پرداخت یک پرداخت بعد از اینکه او or است ازدواج کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's upsetting to find you were born out of wedlock.
[ترجمه گوگل]این ناراحت کننده است که متوجه می شوید خارج از ازدواج به دنیا آمده اید
[ترجمه ترگمان]خیلی ناراحت شدم که می بینم شما با ازدواج wedlock به دنیا آمده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عروسی (اسم)
marriage, wedding, nuptial, espousal, nuptials, spousal, hymen, matrimony, wedlock

زوجه (اسم)
spouse, wife, lady, wedlock

زناشویی (اسم)
marriage, matrimony, wedlock

زفاف (اسم)
spousal, wedlock

انگلیسی به انگلیسی

• state of marriage, matrimony
wedlock is the state of being married; an old-fashioned word.
if someone is born out of wedlock, they are born at a time when their parents are not married; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

Ready to enter into the bonds of welock
آماده ورود به پیوند زناشویی
فرایند متاهل بودن

بپرس