webmaster

جمله های نمونه

1. RICK : I'm a webmaster. I run the website for our computer company.
[ترجمه بهادرخان] من یک مدیر شبکه هستم . من وبسایت شرکت کامپیوتری مان را اداره میکنم.
|
[ترجمه گوگل]ریک: من یک وب مستر هستم من وب سایت را برای شرکت کامپیوترمان اجرا می کنم
[ترجمه ترگمان]RICK: من یک webmaster هستم وب سایتی را برای شرکت کامپیوتری خود اجرا می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Webmaster: a person responsible for the creation or maintenance of a Web site.
[ترجمه گوگل]مدیر وب سایت: شخصی که مسئول ایجاد یا نگهداری یک وب سایت است
[ترجمه ترگمان]Webmaster: فردی که مسئول ایجاد یا نگهداری یک وب سایت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A quick look at Google Webmaster Tools, or a little Web server log file analysis, can help you spot these problems.
[ترجمه گوگل]نگاهی گذرا به Google Webmaster Tools یا کمی تجزیه و تحلیل فایل لاگ سرور وب می تواند به شما در تشخیص این مشکلات کمک کند
[ترجمه ترگمان]یک نگاه سریع به ابزارهای گوگل Webmaster، یا یک آنالیز فایل لاگ وب کوچک، می تواند به شما کمک کند تا این مشکلات را تشخیص دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That article is more into webmaster point of view, but in this post I want to add in a readers' prespective – What are the benefits for subscribing RSS instead of email newsletter?
[ترجمه گوگل]آن مقاله بیشتر مربوط به دیدگاه مدیر وب سایت است، اما در این پست می خواهم دیدگاه خوانندگان را اضافه کنم – اشتراک RSS به جای خبرنامه ایمیل چه مزایایی دارد؟
[ترجمه ترگمان]این مقاله بیشتر به نظر webmaster می رسد، اما در این پست می خواهم به یک خواننده اضافه کنم - مزایای استفاده از RSS به جای خبرنامه های الکترونیکی چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Please feel free to contact our webmaster about anything pertaining to this website.
[ترجمه گوگل]لطفاً در مورد هر چیزی که به این وب سایت مربوط می شود با مدیر وب سایت ما تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]لطفا برای تماس با webmaster در مورد هر چیز مربوط به این وب سایت احساس آزادی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Google's Webmaster Tools offer a choice between letting Google determine the crawl rate automatically and setting it manually via a slide bar.
[ترجمه گوگل]Google's Webmaster Tools بین اجازه دادن به Google برای تعیین نرخ خزیدن به صورت خودکار و تنظیم دستی آن از طریق نوار اسلاید، انتخابی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]ابزار Webmaster گوگل یک انتخاب بین اجازه دادن به گوگل برای تعیین خودکار نرخ خزیدن و تنظیم آن به صورت دستی از طریق یک نوار لغزش ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Many orphaned links are asign of webmaster neglect.
[ترجمه گوگل]بسیاری از پیوندهای یتیم به دلیل غفلت مدیر وب سایت هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از لینک های یتیم asign از غفلت webmaster هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Please contact your webmaster [ whom ] you can obtain a new password [ from your webmaster ] .
[ترجمه گوگل]لطفاً با مدیر وب سایت خود [که] می توانید رمز عبور جدید [از مدیر وب سایت خود] دریافت کنید، تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]لطفا با webmaster تماس بگیرید [ که ] شما می توانید گذرواژه جدید [ از webmaster را به دست آورید ]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The UGC and the webmaster reserve the right to remove messages at any time.
[ترجمه گوگل]UGC و مدیر وب سایت حق حذف پیام ها را در هر زمان برای خود محفوظ می دارند
[ترجمه ترگمان]The و the webmaster حق حذف پیام ها را در هر زمان ذخیره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Webmaster will activate your member account after checking your files.
[ترجمه گوگل]وب مستر پس از بررسی فایل های شما حساب عضو شما را فعال می کند
[ترجمه ترگمان]Webmaster حساب کاربری شما را بعد از چک کردن فایل های شما فعال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As Hassan Schroeder, Sun's first webmaster, remarked: " Perl is the duct tape of the Internet. "
[ترجمه گوگل]همانطور که حسن شرودر، اولین مدیر وب سایت Sun، اظهار داشت: "پرل نوار چسب اینترنت است "
[ترجمه ترگمان]به عنوان حسن Schroeder، اولین webmaster، گفت: \" پرل نوار لوله ای اینترنت است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Has at the elsewhere forum holds the post of (Webmaster), for avoids working arduously, not suitably holds a concurrent post in the forum key version block (Webmaster).
[ترجمه گوگل]در فروم جاهای دیگر پست (وب مستر) را دارد، برای جلوگیری از کار سخت، پست همزمان در بلوک نسخه کلیدی انجمن (وبمستر) را به طور مناسب نگه نمی دارد
[ترجمه ترگمان]آیا در جایی دیگر، انجمن (Webmaster)، برای اجتناب از arduously کار می کند، و نه به طور مناسب دارای یک پست همزمان در بلوک نسخه کلیدی فروم (Webmaster)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One webmaster, who has the right to update and make change on our webpage.
[ترجمه گوگل]یک مدیر وب، که حق به روز رسانی و ایجاد تغییرات در صفحه وب ما را دارد
[ترجمه ترگمان]یک webmaster، که حق به روز رسانی و تغییر صفحه وب ما را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] مسئول وب فردی که در شبکه ی جهانی وب مسئول نگهداری یک سایت و به روز سازی برخی از صفحات وب یا تمام آنهاست .

انگلیسی به انگلیسی

• person who creates internet sites (one who has writing graphics and html programming skills)

پیشنهاد کاربران

The webmaster will decide whether to take down the web page or make the required changes
مدیر سایت تصمیم می گیره که آیا اون صفحه از سایت ش حذف/برداشته بشه یا اینکه فقط نیاز به تغییر داره
وب دار
کارشناس اینترنت
مدیر شبکه یا سایت .

بپرس