webby

/webby//webby/

(پای اردک و غیره) پرده دار، وابسته به تار، تنیدنی، پر از تار عنکبوت و غیره

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: webbier, webbiest
• : تعریف: of, pertaining to, resembling, or having the nature of a web; webbed.

پیشنهاد کاربران

بپرس