• : تعریف: of, pertaining to, resembling, or having the nature of a web; webbed.
پیشنهاد کاربران
### 🔸 تعریف ها: 1. ** ( دیجیتال – اینترنتی ) :** اشاره به چیزهایی که مربوط به وب یا طراحی اینترنتی هستند، مثل دکمه ها، نمادها، یا رابط های کاربری مثال: The site had a lot of webby icons and links. ... [مشاهده متن کامل]
سایت پر از نمادها و لینک های وب طور بود. 2. ** ( تصویری – فیزیکی ) :** شبیه تار یا شبکه، مثل بافت پارچه، طراحی گرافیکی، یا ساختارهای درهم تنیده مثال: The dress had a webby pattern like a spider’s web. طرح لباس تارمانند بود، مثل تار عنکبوت. 3. ** ( ادبی – استعاری ) :** برای توصیف موقعیت های پیچیده یا ارتباطات درهم تنیده، مثل توطئه ها یا روابط انسانی مثال: A webby conspiracy involving many officials. توطئه ای درهم تنیده با مشارکت چندین مقام دولتی. - - - ### 🔸 مترادف ها: internet - like – netted – tangled – interconnected – cobwebby – mesh - like – digital - themed