1. a duck's webbed feet
پاهای پرده دار اردک
2. Mark lines for webbed feet with the back of a knife.
[ترجمه گوگل]با پشت چاقو خطوطی را برای پاهای شبکه ای مشخص کنید
[ترجمه ترگمان]علامت گذاری خطوط برای پاهای پره دار با پشت یک چاقو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Flamingos have webbed feet and, like wildfowl, are able to swim well in deeper water.
[ترجمه گوگل]فلامینگوها پاهای شبکه ای دارند و مانند پرندگان وحشی می توانند به خوبی در آب های عمیق تر شنا کنند
[ترجمه ترگمان]فلامینگوها مانند wildfowl پاهای webbed دارند و مانند wildfowl قادر به شنا کردن در آب عمیق تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Because spiderglass now webbed the Solar System and reached out to the stars.
[ترجمه گوگل]زیرا شیشه عنکبوتی اکنون منظومه شمسی را تار کرده و به ستاره ها رسیده است
[ترجمه ترگمان]چون spiderglass اکنون سامانه خورشیدی webbed و به ستارگان رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The pelican's strong legs and webbed feet propel it in water.
[ترجمه گوگل]پاهای قوی پلیکان و پاهای تاردار آن را در آب به حرکت در می آورد
[ترجمه ترگمان]پاهای قدرتمند مرغ سقا و پاهای webbed آن را در آب به جلو هل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This frog has long webbed toes and a skin flap between its limbs Flying Gecko which allows it to parachute down from treetops.
[ترجمه گوگل]این قورباغه دارای انگشتان تاردار دراز و یک پوسته پوستی بین اندام هایش Flying Gecko است که به او اجازه می دهد از بالای درختان با چتر به پایین بپرد
[ترجمه ترگمان]این قورباغه انگشتان پا دار بلندی دارد و یک دریچه پوست بین پاهای خود پرواز می کند که به آن اجازه می دهد از نوک درختان فرود بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I don't want a baby with webbed feet running around the house, Daddy!
[ترجمه گوگل]نمی خوام یه بچه با پاهای تاردار تو خونه بدود، بابا!
[ترجمه ترگمان]بابا جون من بچه رو با پاهای پره دار نمی خوام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Comets of ice rained down from his webbed fingers onto the ogres below.
[ترجمه گوگل]ستاره های دنباله دار یخ از انگشتان تار و پود او بر روی غارهای زیرین باریدند
[ترجمه ترگمان]ستاره های دنباله پر از یخ از انگشتان پره دارش بر روی غول ها فرود امدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. CUETAIN: Modular, composed of webbed bands assembled with streamlined fiber - glass - reinforced polyester stiffeners.
[ترجمه گوگل]CUETAIN: مدولار، متشکل از نوارهای شبکه ای مونتاژ شده با سفت کننده های پلی استر تقویت شده با فیبر - شیشه - کارآمد
[ترجمه ترگمان]CUETAIN: مدولار، متشکل از باندهای webbed ساخته شده با الیاف پلی استر تقویت شده با پشم شیشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A bat - like winged beast with webbed feet is among the strange creatures.
[ترجمه گوگل]یک جانور بالدار مانند خفاش با پاهای تار از جمله موجودات عجیب است
[ترجمه ترگمان]یک خفاش شبح مانند با پاهای پره دار در میان موجودات عجیب قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The fortuneteller looks at his little webbed palm and says, "Aha!"
[ترجمه گوگل]فالگیر نگاهی به کف دست کوچکش می کند و می گوید: آها!
[ترجمه ترگمان]The به کف دست webbed نگاه می کند و می گوید: \"آها!\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The arms are fully webbed and has no ink sac, which is unlike either one.
[ترجمه گوگل]بازوها کاملاً تار و پود هستند و کیسه جوهر ندارند که شبیه هیچکدام نیست
[ترجمه ترگمان]بازوها به طور کامل webbed هستند و کیسه بدون جوهر دارند که برخلاف هیچ کدام از آن ها نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Geckos have similar membranes but increase their gliding surfaces by means of webbed feet and flaps surrounding the entire body.
[ترجمه گوگل]ژکوها غشاهای مشابهی دارند اما سطوح سر خوردن خود را با استفاده از پاهای تار و فلپ هایی که کل بدن را احاطه کرده اند افزایش می دهند
[ترجمه ترگمان]geckos دارای غشا مشابهی هستند اما سطوح gliding را با استفاده از پاهای webbed و flaps اطراف بدن افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. There were even birds with hooks embedded in their webbed feet.
[ترجمه گوگل]حتی پرندگانی بودند که قلاب هایی در پاهای تاردارشان تعبیه شده بود
[ترجمه ترگمان]حتی پرندگان نیز در پای webbed فرورفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید