1. Use a weatherproof rucksack to carry your camera and lenses around in.
[ترجمه گوگل]از یک کوله پشتی ضد آب برای حمل دوربین و لنزهای خود استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از یک کوله پشتی weatherproof استفاده کنید تا دوربین و لنزهای خود را در اطراف خود حمل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The finished roof should be weatherproof for years.
[ترجمه گوگل]سقف تمام شده باید برای سالها ضد آب باشد
[ترجمه ترگمان]سقف تمام شده باید برای سالیان دراز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Uppark will first be made weatherproof and opened to the public for six days in November before restoration work begins.
[ترجمه گوگل]Uppark ابتدا در برابر آب و هوا مقاوم می شود و قبل از شروع کار بازسازی به مدت شش روز در ماه نوامبر در معرض دید عموم قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]Uppark ابتدا در ماه نوامبر قبل از آغاز کار بازسازی به مدت شش روز به مردم باز خواهد شد و برای مدت شش روز به مردم باز خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Layers of clothes, snow boots and weatherproof headgear were the order of the day.
[ترجمه گوگل]لایههای لباس، چکمههای برفی و سرپوشهای ضد آب و هوا دستور کار روز بود
[ترجمه ترگمان]لایه های لباس، چکمه های برف و کلاه weatherproof نظم روز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Verdict: Versatile weatherproof camera capable of good-quality results.
[ترجمه گوگل]حکم: دوربین همه کاره ضد آب و هوا که قادر به نتایج با کیفیت است
[ترجمه ترگمان]Verdict: دوربین weatherproof چند منظوره (چند منظوره)که قادر به کسب نتایج خوب با کیفیت خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Weatherproof or explosion proof electric actuator.
[ترجمه گوگل]محرک الکتریکی ضد آب و هوا یا ضد انفجار
[ترجمه ترگمان]محرک الکتریکی و یا محرک انفجار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Welded seams help make the weatherproof, offering water fewer opportunities to sneak into your bag.
[ترجمه گوگل]درزهای جوش داده شده به ضد آب و هوا کمک می کنند و فرصت های کمتری برای نفوذ آب به داخل کیف شما فراهم می کنند
[ترجمه ترگمان]درز ایجاد شده به ایجاد the کمک می کند و فرصت های کمتری را به آب می دهد تا دزدکی به درون کیف شما نفوذ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Photos are shipped in a sturdy weatherproof photo mailer for extra protection.
[ترجمه گوگل]عکسها برای محافظت بیشتر در یک پستکننده عکس مقاوم در برابر آب و هوا ارسال میشوند
[ترجمه ترگمان]عکس ها در یک عکس عالی از mailer برای حفاظت بیشتر حمل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Weatherproof louvre is designed for intake and exhaust ventilation applications.
[ترجمه گوگل]لوور ضد آب برای کاربردهای تهویه ورودی و خروجی طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]لوور weatherproof برای کاربردهای تهویه هوای ورودی و خروجی طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Sheet metal used to reinforce and weatherproof the joints and angles of a roof.
[ترجمه گوگل]ورق فلزی که برای تقویت و ضد آب و هوای مفاصل و زوایای سقف استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]ورق فلزی به منظور تقویت و تقویت اتصالات و زوایای یک سقف مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Pigments shall be weatherproof and consist of inorganic or light - resistant organic colouring substances.
[ترجمه گوگل]رنگدانه ها باید ضد آب بوده و از مواد رنگی آلی معدنی یا مقاوم به نور تشکیل شده باشند
[ترجمه ترگمان]Pigments باید weatherproof باشند و شامل مواد غیر آلی یا غیر آلی مقاوم در برابر نور باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It's courting disaster to go into the mountains without proper weatherproof clothing.
[ترجمه گوگل]رفتن به کوه ها بدون لباس مناسب ضد آب و هوا یک فاجعه است
[ترجمه ترگمان]برای رفتن به کوهستان بدون لباس مناسب برای رفتن به کوه ها فاجعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It includes handmade umbrellas with bamboo poles and struts, and handpainted weatherproof cotton canopies.
[ترجمه گوگل]این شامل چترهای دست ساز با میله ها و پایه های بامبو، و سایبان های نخی ضد آب و رنگ شده با دست است
[ترجمه ترگمان]آن شامل چترهای دست ساز با چوب های بامبو و struts، و handpainted weatherproof کتانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید