weatherglass

/ˈweðərˌɡlæs//ˈweðəɡlɑːs/

رجوع شود به: barometer، هواسنج، میزان الهوا

جمله های نمونه

1. Urban land pricing is at once an lever for adjusting the land market and a "weatherglass" for the prosperity of the state macro economy.
[ترجمه گوگل]قیمت گذاری زمین شهری در عین حال اهرمی برای تعدیل بازار زمین و "آب و هوا" برای رونق اقتصاد کلان دولتی است
[ترجمه ترگمان]قیمت گذاری زمین شهری در حال حاضر اهرمی برای تنظیم بازار زمین و \"weatherglass\" برای رونق اقتصاد کلان دولتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Like a weatherglass, different tendencies of racism in America's foreign relations indicate that different foreign policy is to be adopted.
[ترجمه گوگل]گرایش های مختلف نژادپرستی در روابط خارجی آمریکا مانند عینک هوا نشان می دهد که سیاست خارجی متفاوتی باید اتخاذ شود
[ترجمه ترگمان]مانند a، گرایش ها مختلفی از نژاد پرستی در روابط خارجی آمریکا نشان می دهد که سیاست خارجی مختلف باید اتخاذ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The stock market is generally considered as the economy"weatherglass"of a country's economic. The development of the stock market reflected quality of the economic through the recently development.
[ترجمه گوگل]بازار سهام به طور کلی به عنوان "عینک هواشناسی" اقتصاد یک کشور در نظر گرفته می شود توسعه بازار سهام کیفیت اقتصاد را از طریق توسعه اخیر منعکس می کند
[ترجمه ترگمان]بازار سهام عموما به عنوان اقتصاد \"weatherglass\" اقتصادی کشور در نظر گرفته می شود توسعه بازار سهام منعکس کننده کیفیت اقتصاد از طریق توسعه اخیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Capital market has always been regarded as the "weatherglass" of macro economy.
[ترجمه گوگل]بازار سرمایه همواره به عنوان «عینک هواشناسی» اقتصاد کلان مطرح بوده است
[ترجمه ترگمان]بازار سرمایه همواره به عنوان \"weatherglass\" اقتصاد کلان در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Being a weatherglass for economics performance as well as an indicator for enterprises' operation, financial crisis warning not only has high academic value but also great significance applied value.
[ترجمه گوگل]هشدار بحران مالی به عنوان یک شیشه هوا برای عملکرد اقتصادی و همچنین شاخصی برای عملکرد شرکت ها، نه تنها ارزش علمی بالایی دارد، بلکه ارزش کاربردی زیادی نیز دارد
[ترجمه ترگمان]برای عملکرد اقتصادی و نیز شاخصی برای عملکرد اقتصادی، هشدار بحران مالی نه تنها دارای ارزش آکادمیک بالایی بوده بلکه دارای ارزش کاربردی بالایی نیز می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Commercial street is the weatherglass of city economy development and the focus representation of city visual.
[ترجمه گوگل]خیابان تجاری چشم انداز توسعه اقتصاد شهر و نمایانگر تمرکز بصری شهر است
[ترجمه ترگمان]خیابان تجاری the توسعه اقتصادی شهر و نمایش تمرکز شهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As the weatherglass, the stability of the securities market can affect the whole country's economy.
[ترجمه گوگل]به عنوان عینک هوا، ثبات بازار اوراق بهادار می تواند بر اقتصاد کل کشور تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]به عنوان the، پایداری بازار اوراق بهادار می تواند بر اقتصاد کل کشور تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Accounting, as the weatherglass to reflect commercial language and financial situation, has faced a lot of challenges.
[ترجمه گوگل]حسابداری به‌عنوان شیشه‌ای برای بازتاب زبان تجاری و وضعیت مالی، با چالش‌های زیادی مواجه شده است
[ترجمه ترگمان]حسابداری، به عنوان the برای منعکس کردن وضعیت مالی و وضعیت مالی، با چالش های بسیاری روبرو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With the open policy of retail trade, it has become the most animate industry which develops the fastest in China which turns into the weatherglass of Chinese economic development.
[ترجمه گوگل]با سیاست باز تجارت خرده‌فروشی، این صنعت به متحرک‌ترین صنعت تبدیل شده است که سریع‌ترین رشد را در چین دارد که به چشم‌انداز هواشناسی توسعه اقتصادی چین تبدیل می‌شود
[ترجمه ترگمان]با سیاست باز تجارت خرده فروشی، این صنعت به the صنعت تبدیل شده است که سریع ترین رشد را در چین ایجاد می کند که به توسعه اقتصادی چین تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Itis indicated in the paper that the proportion of building energy consumption in the total is a weatherglass ofdomestic economy.
[ترجمه گوگل]در مقاله نشان داده شده است که نسبت مصرف انرژی ساختمان در کل یک شیشه آب و هوای اقتصاد خانگی است
[ترجمه ترگمان]این روش در این مقاله نشان داده شد که نسبت مصرف انرژی ساختمان در کل یک اقتصاد weatherglass weatherglass است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Resulting from its character of high efficiency and high ratio of increase, MCE has become the promoter for the economy of the city, and the weatherglass for the condition of the national economy.
[ترجمه گوگل]MCE به دلیل کارایی بالا و نسبت افزایش بالا، به مروج اقتصاد شهر و شیشه هوا برای وضعیت اقتصاد ملی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]حاصل از ویژگی بهره وری بالا و نسبت بالا افزایش، MCE به پروموتور جهت اقتصاد شهر و the برای شرایط اقتصاد ملی تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is well-known that the development of aviation transportation has positive co-relationship with the national economic development hence to be called the weatherglass of the economic development.
[ترجمه گوگل]معروف است که توسعه حمل و نقل هوایی با توسعه اقتصادی ملی همبستگی مثبتی دارد و از این رو آن را عینک هواشناسی توسعه اقتصادی می نامند
[ترجمه ترگمان]به خوبی شناخته شده است که توسعه حمل و نقل هوایی با توسعه اقتصادی ملی ارتباط مثبتی دارد و از این رو the توسعه اقتصادی نامیده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As the product of modern enterprise system reform in China, listed companies become the weatherglass of economic development.
[ترجمه گوگل]به عنوان محصول اصلاحات سیستم سازمانی مدرن در چین، شرکت های فهرست شده به چشم انداز توسعه اقتصادی تبدیل می شوند
[ترجمه ترگمان]به عنوان محصول اصلاح سیستم نوآوری نوین در چین، شرکت ها فهرست توسعه اقتصادی را به خود اختصاص داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• barometer, instrument for measuring atmospheric pressure or other atmospheric conditions

پیشنهاد کاربران

بپرس