weatherboard

/weðərˌbɔːrd//ˈweðəbɔːd/

رجوع شود به: clapboard، تخته ی شیب دار (در زیر در و غیره برای جاری کردن آب باران)، (کشتیرانی) سمت بادگیر، سمت باد، بادسوی (windward هم می گویند)، تخته گذاری کردن، تخته بندی کردن، تخته سرازیرکه دم دراطاق می گذارند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a long narrow board used to cover the outer walls of a frame house in such away that each board partly overlaps the one below it and thereby sheds water from the house; clapboard.

(2) تعریف: the side of a boat or ship toward the wind.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: weatherboards, weatherboarding, weatherboarded
• : تعریف: to provide or cover with weatherboards.

جمله های نمونه

1. A weatherboarded flour mill, it was originally supported on open timberwork, but this has been enclosed within a brick roundhouse.
[ترجمه گوگل]یک آسیاب آرد با تخته هوا، که در اصل روی چوب‌های باز نگهداری می‌شد، اما در داخل یک خانه آجری محصور شده بود
[ترجمه ترگمان]یک آسیاب آرد weatherboarded، که در اصل از timberwork باز پشتیبانی می شد، اما در داخل یک roundhouse آجری محصور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. No special provision was needed in weatherboarded timber-framed barns because the boards did not fit closely together.
[ترجمه گوگل]هیچ تدارک خاصی در انبارهای چوبی دارای تخته های آب و هوایی مورد نیاز نبود زیرا تخته ها به هم نزدیک نمی شدند
[ترجمه ترگمان]مواد غذایی خاصی لازم نبود، زیرا تخته های کف چوبی برای آن مناسب نبود، زیرا تخته های کف اتاق با هم جور درنمی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Seldom did weather-boarding reach such architectural heights as this, and seldom did one short platform have such a fine building attached.
[ترجمه گوگل]به ندرت سوار شدن هوا به چنین ارتفاعات معماری می رسید، و به ندرت یک سکوی کوتاه چنین ساختمان خوبی به آن متصل می شد
[ترجمه ترگمان]به ندرت ممکن بود که آب و هوا بتواند به قله های معماری مانند این برسد، و به ندرت یک سکوی کوتاه به چنین ساختمان زیبایی وصل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The weatherboarded top was originally supported by the timber trestle, which has since been enclosed within a brick roundhouse.
[ترجمه گوگل]بالای تخته هوا در ابتدا توسط پایه چوبی پشتیبانی می شد که از آن زمان در داخل یک خانه گرد آجری محصور شده است
[ترجمه ترگمان]برج weatherboarded در اصل توسط the چوب که از آن زمان در یک roundhouse آجری محصور شده است، پشتیبانی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This 2 year old weatherboard and brick home consist of 2 seperate living areas, modern granite kitchen and separate dining area.
[ترجمه گوگل]این خانه 2 ساله با تخته هوا و آجر از 2 قسمت نشیمن مجزا، آشپزخانه مدرن گرانیتی و ناهارخوری مجزا تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این خانه ییلاقی ۲ ساله و خانه آجری از ۲ منطقه زنده، آشپزخانه گرانیت مدرن و منطقه غذاخوری جداگانه تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He can't help singing for the the little weatherboard.
[ترجمه گوگل]او نمی تواند برای تخته هواشناسی کوچک آواز نخواند
[ترجمه ترگمان]او نمی تواند به خاطر the کوچک برای آواز خواندن کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The earliest stations were no more than collections of weatherboard huts, similar to a contemporary group of stores.
[ترجمه گوگل]اولین ایستگاه‌ها چیزی بیش از مجموعه‌ای از کلبه‌های هواشناسی نبودند، شبیه به گروهی از فروشگاه‌های معاصر
[ترجمه ترگمان]اولین ایستگاه ها کم تر از مجموعه ای از کلبه های weatherboard، شبیه به یک گروه امروزی از مغازه ها بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Then abruptly the road swept down into a small, sheltered basin where a dozen farm buildings in cream weatherboard topped by red, corrugated iron roofs, were scattered on the land.
[ترجمه گوگل]سپس به طور ناگهانی جاده به یک حوض کوچک و سرپناه کشیده شد که در آن ده‌ها ساختمان مزرعه‌ای با تخته آب‌وهوای کرم که بالای سقف‌های آهنی قرمز و موج‌دار بودند، روی زمین پراکنده بودند
[ترجمه ترگمان]سپس ناگهان جاده تبدیل به حوضچه کوچکی شد که یک دوجین ساختمان مزرعه در آن نصب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She felt like busting out singing but it seemed silly really, alone in the little weatherboard house.
[ترجمه گوگل]او احساس می کرد که می خواهد آواز بخواند، اما واقعاً احمقانه به نظر می رسید، تنها در خانه کوچک تخته هوا
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که دارد آواز می خواند، اما در خانه کوچک weatherboard تنها به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] تخته آبرو

انگلیسی به انگلیسی

• long boards that are thicker at one edge and are fitted together in a horizontally overlapping manner as siding for a building, clapboard; side of a watercraft that faces towards the wind (nautical)
cover or supply with weatherboards

پیشنهاد کاربران

بپرس