1. A weatherboarded flour mill, it was originally supported on open timberwork, but this has been enclosed within a brick roundhouse.
[ترجمه گوگل]یک آسیاب آرد با تخته هوا، که در اصل روی چوبهای باز نگهداری میشد، اما در داخل یک خانه آجری محصور شده بود
[ترجمه ترگمان]یک آسیاب آرد weatherboarded، که در اصل از timberwork باز پشتیبانی می شد، اما در داخل یک roundhouse آجری محصور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. No special provision was needed in weatherboarded timber-framed barns because the boards did not fit closely together.
[ترجمه گوگل]هیچ تدارک خاصی در انبارهای چوبی دارای تخته های آب و هوایی مورد نیاز نبود زیرا تخته ها به هم نزدیک نمی شدند
[ترجمه ترگمان]مواد غذایی خاصی لازم نبود، زیرا تخته های کف چوبی برای آن مناسب نبود، زیرا تخته های کف اتاق با هم جور درنمی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Seldom did weather-boarding reach such architectural heights as this, and seldom did one short platform have such a fine building attached.
[ترجمه گوگل]به ندرت سوار شدن هوا به چنین ارتفاعات معماری می رسید، و به ندرت یک سکوی کوتاه چنین ساختمان خوبی به آن متصل می شد
[ترجمه ترگمان]به ندرت ممکن بود که آب و هوا بتواند به قله های معماری مانند این برسد، و به ندرت یک سکوی کوتاه به چنین ساختمان زیبایی وصل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The weatherboarded top was originally supported by the timber trestle, which has since been enclosed within a brick roundhouse.
[ترجمه گوگل]بالای تخته هوا در ابتدا توسط پایه چوبی پشتیبانی می شد که از آن زمان در داخل یک خانه گرد آجری محصور شده است
[ترجمه ترگمان]برج weatherboarded در اصل توسط the چوب که از آن زمان در یک roundhouse آجری محصور شده است، پشتیبانی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This 2 year old weatherboard and brick home consist of 2 seperate living areas, modern granite kitchen and separate dining area.
[ترجمه گوگل]این خانه 2 ساله با تخته هوا و آجر از 2 قسمت نشیمن مجزا، آشپزخانه مدرن گرانیتی و ناهارخوری مجزا تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این خانه ییلاقی ۲ ساله و خانه آجری از ۲ منطقه زنده، آشپزخانه گرانیت مدرن و منطقه غذاخوری جداگانه تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He can't help singing for the the little weatherboard.
[ترجمه گوگل]او نمی تواند برای تخته هواشناسی کوچک آواز نخواند
[ترجمه ترگمان]او نمی تواند به خاطر the کوچک برای آواز خواندن کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The earliest stations were no more than collections of weatherboard huts, similar to a contemporary group of stores.
[ترجمه گوگل]اولین ایستگاهها چیزی بیش از مجموعهای از کلبههای هواشناسی نبودند، شبیه به گروهی از فروشگاههای معاصر
[ترجمه ترگمان]اولین ایستگاه ها کم تر از مجموعه ای از کلبه های weatherboard، شبیه به یک گروه امروزی از مغازه ها بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Then abruptly the road swept down into a small, sheltered basin where a dozen farm buildings in cream weatherboard topped by red, corrugated iron roofs, were scattered on the land.
[ترجمه گوگل]سپس به طور ناگهانی جاده به یک حوض کوچک و سرپناه کشیده شد که در آن دهها ساختمان مزرعهای با تخته آبوهوای کرم که بالای سقفهای آهنی قرمز و موجدار بودند، روی زمین پراکنده بودند
[ترجمه ترگمان]سپس ناگهان جاده تبدیل به حوضچه کوچکی شد که یک دوجین ساختمان مزرعه در آن نصب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She felt like busting out singing but it seemed silly really, alone in the little weatherboard house.
[ترجمه گوگل]او احساس می کرد که می خواهد آواز بخواند، اما واقعاً احمقانه به نظر می رسید، تنها در خانه کوچک تخته هوا
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که دارد آواز می خواند، اما در خانه کوچک weatherboard تنها به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید