• : تعریف: deterioration or wear caused by ordinary use; normal depreciation.
جمله های نمونه
1. The furniture suffers a lot of wear and tear when the children are at home.
[ترجمه گوگل]وقتی بچه ها در خانه هستند، مبلمان دچار فرسودگی زیادی می شوند [ترجمه ترگمان]این اسباب و اثاثیه زمانی که بچه ها در خانه هستند از سایش و پارگی زیادی رنج می برند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Check the equipment for wear and tear .
[ترجمه گوگل]تجهیزات را از نظر سایش و پارگی بررسی کنید [ترجمه ترگمان]تجهیزات سایش و پارگی را بررسی کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Seat covers on trains take a lot of wear and tear.
[ترجمه گوگل]روکش صندلی در قطارها فرسودگی و پارگی زیادی را تحمل می کند [ترجمه ترگمان]پوشش صندلی در قطار مقدار زیادی لباس و پارگی به همراه دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There's a lot of wear and tear involved.
[ترجمه گوگل]فرسودگی زیادی درگیر است [ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از لباس های کهنه و پاره پوره وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Allowing for normal wear and tear, a washing machine should last at least ten years.
[ترجمه اریانا مبارز] با توجه به استهلاک ، یک ماشین لباس شویی باید حداقل ده سال عمر کند.
|
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن سایش و پارگی معمولی، ماشین لباسشویی باید حداقل ده سال دوام بیاورد [ترجمه ترگمان]تعویض لباس و پارگی عادی، ماشین لباس شویی باید حداقل ده سال طول بکشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But looking after the wear and tear was a full-time job.
[ترجمه گوگل]اما مراقبت از فرسودگی یک کار تمام وقت بود [ترجمه ترگمان]اما نگاه کردن بعد از پوشیدن لباس و اشک یه شغل تمام وقت بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It sure saves wear and tear on the boss.
[ترجمه گوگل]مطمئناً باعث صرفه جویی در فرسودگی رئیس می شود [ترجمه ترگمان]این کار باعث صرفه جویی در پوشیدن و پارگی به سمت رئیس می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Having a large family obviously increases the wear and tear on your furniture.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که داشتن یک خانواده پرجمعیت ساییدگی و فرسودگی مبلمان شما را افزایش می دهد [ترجمه ترگمان]داشتن یک خانواده بزرگ، سایش و پارگی را بر روی مبل خود افزایش می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. During everyday wear and tear, the carpet pile becomes coated with airborne oils and grease from footwear and pets.
[ترجمه گوگل]در طول سایش و پارگی روزمره، پرز فرش با روغن های موجود در هوا و گریس کفش و حیوانات خانگی پوشیده می شود [ترجمه ترگمان]در طول فرسایش و فرسایش روزانه، توده فرش با روغن و گریس از کفش و حیوانات خانگی پوشیده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The only obvious sign of wear and tear is a groaning gearbox, while the engine smokes a little on start-up.
[ترجمه گوگل]تنها نشانه آشکار سایش و پارگی، گیربکس ناله است، در حالی که موتور هنگام راه اندازی کمی دود می کند [ترجمه ترگمان]تنها نشانه واضح فرسودگی و پارگی، یک گیربکس پر ناله است، در حالی که موتور کمی در حال سیگار کشیدن است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Will they stand up to family wear and tear or look too sturdy for dinner parties?
[ترجمه گوگل]آیا آنها در مقابل فرسودگی خانوادگی بایستند یا برای مهمانی های شام خیلی محکم به نظر می رسند؟ [ترجمه ترگمان]آیا آن ها برای مهمانی شام کنار خانواده می ایستند و یا برای مهمانی های شام خیلی محکم به نظر می رسند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. So the wear and tear on the path to Nottingham looks set to continue . . . What will all these Slavists do?
[ترجمه گوگل]بنابراین به نظر می رسد فرسودگی در مسیر ناتینگهام ادامه داشته باشد این همه اسلاو چه خواهند کرد؟ [ترجمه ترگمان]بنابراین سایش و پارگی در مسیر ناتینگهام در نظر گرفته می شود که ادامه دهد همه این Slavists ها چه کار خواهند کرد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The roller bearing shows clear signs of wear and tear.
[ترجمه گوگل]بلبرینگ غلتکی نشانه های واضحی از ساییدگی و پارگی را نشان می دهد [ترجمه ترگمان]The، علائم روشنی از فرسودگی و پارگی را نشان می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Knives and scissors made By Zhang Xiaoquan stand wear and tear.
[ترجمه گوگل]چاقوها و قیچی های ساخته شده توسط Zhang Xiaoquan در حال ساییدگی هستند [ترجمه ترگمان]چاقو و قیچی توسط ژانگ Xiaoquan به دست آمد و پاره شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. These figures do not account for wear and tear on US military equipment, costs of reconfiguring the US military to wage colonial wars in the Third World, or the cost of replacing worn-out equipment.
[ترجمه گوگل]این ارقام مربوط به فرسودگی تجهیزات نظامی ایالات متحده، هزینه های پیکربندی مجدد ارتش ایالات متحده برای به راه انداختن جنگ های استعماری در جهان سوم یا هزینه جایگزینی تجهیزات فرسوده نمی شود [ترجمه ترگمان]این ارقام برای پوشیدن و پارگی تجهیزات نظامی آمریکا، هزینه های پیکربندی مجدد ارتش آمریکا برای آغاز جنگ های مستعمراتی در جهان سوم یا هزینه جایگزین کردن تجهیزات فرسوده در نظر گرفته نمی شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[حسابداری] فرسودگی [حقوق] استهلاک، کهنگی [نساجی] فرسودن [ریاضیات] سایش و فرسایش، استهلاک عادی، استهلاک، ریخت و ریز، ساییدگی و فرسودگی، فرسودگی
انگلیسی به انگلیسی
• wastage; depreciation; lowered condition due to frequent use wear and tear is the damage which is caused to something as it is used.
پیشنهاد کاربران
وسیله از هند و بند در رفته. اسقاطی به دلیل استفاده بیش از حد
the damage that happens to an object in ordinary use during a period آسیبی که در طول یک دوره به یک شی در هنگام استفاده معمولی وارد می شود استهلاک یک آسیب طبیعی و گریزناپذیر است که در اثر فرسایش یا سالخوردگی و گذشت زمان پدید می آید. در حیطه حقوقی و قانونی، این واژه توسط تولیدکنندگان و سازندگان جهت ارائه گارانتی محصولاتشان بکار می رود و معمولاً بیان می کنند که خرابی های ناشی از استهلاک و فرسودگی، شامل گارانتی شان نمی شود. ... [مشاهده متن کامل]
Seat covers on buses take a lot of wear and tear. Most tires will last for four years with normal wear and tear. The insurer will reduce any payout to take into account wear and tear of the item.
Damage caused by ordinary use
استهلاک/ صدمه / فرسودگی ناشی از استعمال/مصرف در طول زمان که امری کاملا طبیعی و اجنتاب ناپذیر است. It's landlords responsibility to fix the normal• wear and tear
استهلاک . . خرج و برج
ساییدگی و پارگی
لوازم مصرفی
به نقل از هزاره: استهلاک فرسودگی فرسایش
فرسودگی
"آسیب دیدن یا خسارت دیدن چیزی بر اثر استفاده معمول" یعنی Damage caused by ordinary use مثل: This hardware can suffer from wear and tear
خط و خش
پاره پوره
استهلاک مثال: Most tires will last for four years with normal wear and tear