1. the public weal
بهزیستی اجتماعی
2. The beating had left red weals on his buttocks .
[ترجمه گوگل]ضرب و شتم باعث شده بود که باسنش قرمز شود
[ترجمه ترگمان]ضربات شدید جای his را روی باسنش گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His back was covered with weals where he had been repeatedly beaten.
[ترجمه گوگل]پشتش پر از ضایعات بود که بارها مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود
[ترجمه ترگمان]جای او جای چند جای زخم شده بود که بارها او را کتک زده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His back was covered in weals and bruises.
[ترجمه گوگل]پشتش پر از کبودی و کبودی بود
[ترجمه ترگمان]جای او جای چند جای زخم و کبودی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. For a second she stood alone, livid weals striping her from head to foot.
[ترجمه گوگل]برای یک ثانیه او تنها ایستاد، غم و اندوه او را از سر تا پا برهنه کرد
[ترجمه ترگمان]تا یک لحظه تنها ایستاد، و چند جای دیگر جای او را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Fingermarks stood in raised weals across one cheek and her left eye was half closed.
[ترجمه گوگل]رد انگشت به صورت برآمده روی یک گونه ایستاده بود و چشم چپش نیمه بسته بود
[ترجمه ترگمان]چند جای جای دیگر جای گرفت و چشم چپش بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I could see the great livid weals of scars running across the small of her back and down her mighty thighs.
[ترجمه گوگل]من میتوانستم انبوهی از زخمها را ببینم که در قسمت کوچک پشت او و روی رانهای قدرتمندش میچرخند
[ترجمه ترگمان]می توانستم جای زخم ها و زخم ها را ببینم که بر پشتش و روی ران هایش نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Moreover, the thin weal of the scar along his cheek was of a kind to tell its own story.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، زخم نازک روی گونه او به نوعی داستان خود را بازگو می کرد
[ترجمه ترگمان]از این گذشته، جای زخم روی گونه هایش از نوعی بود که داستان خود را تعریف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The press is a guardian of the public weal.
[ترجمه گوگل]مطبوعات حافظ ثروت عمومی هستند
[ترجمه ترگمان]مطبوعات از خیر مردم محافظت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He is worth no weal that can bide no woe.
[ترجمه گوگل]او ارزش هیچ ثروتی را ندارد که هیچ مصیبتی نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]هیچ فایده ای ندارد که غم و اندوه را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He was faithful to me in weal and woe.
[ترجمه گوگل]در ثروت و بدی به من وفادار بود
[ترجمه ترگمان]او در خیر و غم به من وفادار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Love is sharing weal and woe.
[ترجمه گوگل]عشق به اشتراک گذاشتن ثروت و بدبختی است
[ترجمه ترگمان]عشق، سعادت و مصیبت را به اشتراک می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Joe and Mary are a couple who share weal and woe.
[ترجمه گوگل]جو و مری زن و شوهری هستند که ثروت و بدی مشترک دارند
[ترجمه ترگمان]جو و مری زوجی هستند که سعادت و مصیبت را به اشتراک می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A loyal man stands by his friends in weal or woe.
[ترجمه گوگل]یک مرد وفادار در ثروت یا بدبختی در کنار دوستان خود می ایستد
[ترجمه ترگمان]یک مرد باوفا در کنار دوستان او در weal یا غم قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We are brothers sharing weal and woe.
[ترجمه گوگل]ما برادران مشترک ثروت و بدبختی هستیم
[ترجمه ترگمان]ما برادران به اشتراک می گذاریم و مصیبت را به اشتراک می گذاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید