weak point


نقطه ضعیف

جمله های نمونه

1. I tried not to draw attention to the weak points in my argument.
[ترجمه گوگل]سعی کردم به نقاط ضعف استدلالم توجه نکنم
[ترجمه ترگمان]سعی کردم به نکات ضعیف خودم توجه نکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are some weak points in her argument.
[ترجمه گوگل]در استدلال او نقاط ضعفی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]دلایل زیادی در مشاجره او وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His strong points and weak points cancel out.
[ترجمه گوگل]نقاط قوت و ضعف او را خنثی می کند
[ترجمه ترگمان]نقاط قوت و نقاط ضعف او حذف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Two divisions were ordered up to strengthen a weak point in the line.
[ترجمه گوگل]دو لشکر برای تقویت یک نقطه ضعف در خط دستور داده شد
[ترجمه ترگمان]به دو بخش دستور داده شد تا نقطه ضعفی در خط را تقویت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There were some weak points in his argument.
[ترجمه گوگل]در استدلال او نقاط ضعفی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]چند نکته ضعیف در استدلال او وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The team's weak points are in defence.
[ترجمه گوگل]نقاط ضعف تیم در دفاع است
[ترجمه ترگمان]نقاط ضعف تیم در دفاع هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The pipe will rupture at its weakest point.
[ترجمه گوگل]لوله در ضعیف ترین نقطه خود پاره می شود
[ترجمه ترگمان]لوله در ضعیف ترین نقطه آن متلاشی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She immediately zeroed in on the weak point in his argument.
[ترجمه گوگل]او بلافاصله به نقطه ضعف استدلال او اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]او بلافاصله به نقطه ضعیف بحث خودش خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The quiz showed up Cane's weak points in physics.
[ترجمه گوگل]این مسابقه نقاط ضعف کین را در فیزیک نشان داد
[ترجمه ترگمان]این آزمون نقاط ضعف Cane در فیزیک را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Be honest about your weak points .
[ترجمه گوگل]در مورد نقاط ضعف خود صادق باشید
[ترجمه ترگمان]در مورد نقاط ضعف خود صادق باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Instead of brute force, the clever approach would be to attack the weakest point.
[ترجمه گوگل]به جای زور بی رحمانه، رویکرد هوشمندانه حمله به ضعیف ترین نقطه است
[ترجمه ترگمان]این روش هوشمندانه به جای استفاده از زور حیوان به ضعیف ترین نقطه حمله خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If friendship is your weakest point, then you are the strongest person in the world. Abraham Lincoln
[ترجمه گوگل]اگر دوستی ضعیف ترین نقطه شماست، پس شما قوی ترین فرد دنیا هستید آبراهام لینکولن
[ترجمه ترگمان]اگر دوستی ضعیف ترین نقطه شماست، پس شما قوی ترین فرد در دنیا هستید آبراهام لینکلن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A quick temper is my weak point.
[ترجمه گوگل]تند خوی نقطه ضعف من است
[ترجمه ترگمان]زود باش، زود باش، زود باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The paper introduces the systematic weak point and proposes the improved method especially in the end.
[ترجمه گوگل]این مقاله نقطه ضعف سیستماتیک را معرفی می کند و روش بهبود یافته را به ویژه در پایان پیشنهاد می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله نقطه ضعفی سیستماتیک را معرفی می کند و روش بهبود یافته را به ویژه در پایان پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• weak spot, part that is weakest and most painful; flaw, undesirable characteristic

پیشنهاد کاربران

بپرس