wc

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "water closet," a flush toilet, or a room or booth containing a toilet and often a washbowl.

جمله های نمونه

1. The comfortable rooms all enjoy an en-suite shower/WC.
[ترجمه Sotodeh] اتاق هایی راحت که همه مجهز به توالت و حمام می باشند.
|
[ترجمه Sara.std] اتاق هایی راحت که همگی مجهز به سرویس بهداشتی و حمام مشترک می باشند.
|
[ترجمه آقای محترم] اتاقی خیلی راحت برای حمام و استفاده بهینه از توالت فرنگی
|
[ترجمه گوگل]اتاق‌های راحت همگی از دوش/حمام اختصاصی برخوردارند
[ترجمه ترگمان]اتاق های راحت همه از یک دوش حمام با یک سوئیت ویژه لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Many bedrooms have ensuite shower or bath/wc or two rooms share a bathroom.
[ترجمه گوگل]بسیاری از اتاق خواب ها دارای دوش یا حمام/حمام اختصاصی هستند یا دو اتاق حمام مشترک دارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اتاق ها حمام، حمام، حمام و یا دو اتاق حمام دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All of the twin rooms and most of the singles have an en-suite shower/WC.
[ترجمه گوگل]همه اتاق‌های دوقلو و بیشتر اتاق‌های یک نفره دارای دوش/حمام اختصاصی هستند
[ترجمه ترگمان]تمام این دو اتاق و اغلب of دارای یک دوش حمام با یک سوئیت ویژه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many rooms are twin bedded with private shower/wc and a good standard of service with half board is provided.
[ترجمه گوگل]بسیاری از اتاق‌ها دو تخته با دوش/حمام اختصاصی دارند و خدمات استاندارد خوبی با نیم‌سفره ارائه می‌شود
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اتاق ها دوقلو هستند و دوش می گرفتند و استاندارد خوبی از خدمات با نیمی از آن ها تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After 196 tungstic acid, APT, W powder, WC powder and cemented carbide could be produced too.
[ترجمه گوگل]پس از 196 اسید تنگستیک، APT، پودر W، پودر WC و کاربید سیمانی نیز می‌توان تولید کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از ۱۹۶ اسید tungstic، APT، W، پودر WC و کاربید نیز می توانند تولید شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Attempt to sinter ultrafine Pure WC by spark plasma sintering was made.
[ترجمه گوگل]تلاش برای زینتر کردن WC خالص فوق‌العاده با پخت پلاسمای جرقه‌ای انجام شد
[ترجمه ترگمان]تلاش کنید تا به وسیله جرقه زدن پلاسما، مایع فوق خالص را به حداقل برسانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion The WC filter placement is an effective and safe technique in preventing the hmg from embolism.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری قرار دادن فیلتر WC یک تکنیک موثر و ایمن در جلوگیری از آمبولی hmg است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری چیدمان فیلتر زندان چین یک روش موثر و ایمن برای جلوگیری از hmg از embolism است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To evaluate the best cut-off point, sensitivity and specificity of body mass index (BMI), waist circumference(WC) and Waist-to-hip ratio (WHR) in predicting of abdominal visceral obesity.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی بهترین نقطه برش، حساسیت و ویژگی شاخص توده بدنی (BMI)، دور کمر (WC) و نسبت دور کمر به باسن (WHR) در پیش‌بینی چاقی احشایی شکمی
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی بهترین نقطه قطع، حساسیت و ویژگی شاخص توده بدنی (BMI)و نسبت کمر به کمر (WHR)در پیش بینی چاقی امعا و احشا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. WC and subsidiary rooms as all - wood doors room height with over light panel.
[ترجمه گوگل]WC و اتاق های فرعی به عنوان همه - درهای چوبی ارتفاع اتاق با پانل بیش از نور
[ترجمه ترگمان]اتاق های تابعه و اتاق های تابعه به عنوان ارتفاع اتاق در تمام چوب با بالای پنل نور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Broken raw WC particle still keeps raw shape eutectic carbide is severely smashed during thermal cycling.
[ترجمه گوگل]ذرات خام شکسته WC هنوز شکل خام را حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]این ذرات با سبک قدیم که هنوز شکل خام دارند، به شدت در طول چرخه حرارتی درهم شکسته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Options allow you to control the output from wc or to display other information such as maximum line length.
[ترجمه گوگل]گزینه ها به شما امکان می دهند خروجی را از wc کنترل کنید یا اطلاعات دیگری مانند حداکثر طول خط را نمایش دهید
[ترجمه ترگمان]گزینه ها به شما اجازه می دهند که خروجی را از wc کنترل کنید یا اطلاعات دیگری از قبیل حداکثر طول خط را نمایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Since you don't want to relocate your WC, just abort this dialog.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که نمی خواهید WC خود را تغییر دهید، فقط این گفتگو را لغو کنید
[ترجمه ترگمان]از آنجا که نمی خواهید به زندان خود نقل مکان کنید، فقط این محاوره را متوقف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The invention discloses a WC pan pipeline-used water sealing stopper and particularly relates to a water sealing stopper used in discharging pipelines of a toile bowl and a squatting pan.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک درپوش آب بندی آب مورد استفاده در خطوط لوله WC را نشان می دهد و به ویژه مربوط به درپوش آب بندی آب است که در تخلیه لوله های یک کاسه توالت و یک تابه چمباتمه زده استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]اختراع از درپوش محافظ استفاده از آب چین و چین استفاده شده و به طور خاص با یک درپوش محافظ آبی که در تخلیه خطوط لوله of و یک ظرف چمباتمه زده استفاده می شود، مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bulk binderless ultrafine pure WC with nearly full densification was obtained by spark plasma sintering.
[ترجمه گوگل]WC خالص فوق‌العاده بدون چسب فله با چگالی تقریباً کامل با پخت پلاسمای جرقه‌ای به دست آمد
[ترجمه ترگمان]لایه فوق ریزدانه به همراه تقریبا کامل، با جرقه زدن sintering پلاسما به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Water Closet
موضوع: عمومی
یکی از ماندافزارهای بهداشتی که برای دریافت فضولات انسانی و تخلیهٔ آن در لوله فاضلاب ، به کمک آب، به کار می رود.

انگلیسی به انگلیسی

• area of mail delivery in london
free, gratis
a wc is a toilet. wc is a written abbreviation for `water closet'.
bathroom, washroom

پیشنهاد کاربران

Wc مخفف ۲ کلمه است که W به معنی اینکه واتر یا همون آب میشه و c هم به معنای کلین یا همون تمیز میشه که در مجموع میشه آب تمیز .
واژه ی دستشویی در فارسی بنظر بنده متناسب با این جایکده نیست.
بجای دستشویی ریدنگاه بهتر بنظر می رسد.
همانند: آموزشگاه ( جای آموزش ) دانشگاه ( جای کسب دانش ) فروشگاه ( جای فروش وسایل ) و ریدنگاه ( جای ریدن )
waist circumference
دور کمر
آبریزگاه
همون جام جهانی هست که میشه World Cup
با یه سرچ ساده تو گوگل میتونید بفهمید
مخفف who cares در چت
کی اهمیت میده؟
دست به آب
wc
در گذشته ها واژه هایی نزدیک به wc برای این جایکده ساخته بودند که با آب پیوند داشت : آبخانه ، کنارآب
هر چند بخش دُوُم : closet واژه ای هندواروپایی ست .
در گذشته ها به لانهء مُرغ خانگی و ماکیان و خروس : کولو یا کُلو می گفتند که همان سوله ، سولاخ و سوراخ است که - آخ پسوند به شمار می آید وسوله به کوله و کولو دگریش و تغییر یافته است ؛ در سوله و کولو و closet : clos - et نِمار و اشاره به سوراخ چاه یا چاهک آبریز دارد .
...
[مشاهده متن کامل]

آب نزدیک به بدن یا استفاده آب در جاهای خاص از بدن، یعنی برای شست و شوی ( آلت تناسلی، مقعد و دست ) به کار میرود. و مخففی از آن دو کلمه است، Water Closet.
زورخانه
کنارآب
مستراب
سرویس دستشویی
اوستوراخ خانه
مستراح
مبال
مبرز
دستشویی
توالت
( Water Closet ( W. C
دستشویی
خلوت کردن با آب
Water Closet
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس