wayworn


خسته و وامانده (در اثر مسافرت)، خسته و مانده در اثر سفر، خسته و کوفته، خسته راه، خسته سفر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: tired from traveling; travel-weary.

انگلیسی به انگلیسی

• tired from wandering

پیشنهاد کاربران

بپرس