1. This proprietary air waybill can be issued only by the airline whose identity is pre-printed on its or its agent's document.
[ترجمه گوگل]این بارنامه اختصاصی هوایی فقط توسط شرکت هواپیمایی صادر می شود که هویت آن از قبل در سند آن یا نماینده آن درج شده باشد
[ترجمه ترگمان]این خط هوایی اختصاصی تنها می تواند توسط خطوط هوایی صادر شود که هویت آن بر روی اسناد آن نوشته شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Consequently, the air waybill did not require presentation to obtain possession of the goods.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، بارنامه هوایی نیازی به ارائه برای در اختیار داشتن کالا نداشت
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، waybill هوایی نیازی به ارایه به دست آوردن کالا نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Unlike the neutral air waybill, however, it is issued on behalf of a freight forwarder, not an airline.
[ترجمه گوگل]با این حال، برخلاف بارنامه هوایی خنثی، از طرف یک حمل و نقل کالا صادر می شود، نه یک شرکت هواپیمایی
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخلاف هوای خنثی هوای خنثی، از طرف یک forwarder بار صادر می شود، نه یک خط هوایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The sea waybill also allows the consignor to vary his delivery instructions to the carrier at any time during the carriage.
[ترجمه گوگل]بارنامه دریایی همچنین به فرستنده اجازه می دهد تا دستورالعمل های تحویل خود را در هر زمان در طول حمل به متصدی حمل تغییر دهد
[ترجمه ترگمان]waybill دریا همچنین به the اجازه می دهد دستورالعمل های تحویل او به ناو در هر زمانی در طول کالسکه را تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Sea Waybill Rule 3 imputes the status of agent for the consignee to the shipper-consignor.
[ترجمه گوگل]قاعده 3 بارنامه دریایی وضعیت نمایندگی برای گیرنده کالا را به فرستنده-فرستنده نسبت می دهد
[ترجمه ترگمان]قانون Waybill دریایی ۳ imputes وضعیت نماینده برای the به the - consignor را تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This waybill is designed for computer use.
[ترجمه گوگل]این بارنامه برای استفاده کامپیوتری طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]این waybill برای استفاده کامپیوتری طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Waybill is the document giving details and instructions relating to a shipment of goods.
[ترجمه گوگل]بارنامه سندی است که جزئیات و دستورالعمل های مربوط به حمل و نقل کالا را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]Waybill سند دادن جزئیات و دستورالعمل مربوط به حمل کالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This Air waybill shall be binding on us when the shipment is accepted.
[ترجمه گوگل]این بارنامه هوایی زمانی که حمل و نقل پذیرفته شود برای ما الزام آور خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این waybill هوایی زمانی که محموله پذیرفته شود، بر روی ما الزام آور خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Waybill — A document giving details and instructions relating to a shipment of goods.
[ترجمه گوگل]بارنامه - سندی است که جزئیات و دستورالعمل های مربوط به حمل و نقل کالا را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]Waybill - سندی که جزئیات و دستورالعمل مربوط به حمل کالا را ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The traditional paper air waybill (AWB) in Chinese Aviation Industry has fall behind global advanced level and hinders the development of Chinese Aviation Industry.
[ترجمه گوگل]بارنامه هوایی کاغذی سنتی (AWB) در صنعت هوانوردی چین از سطح پیشرفته جهانی عقب مانده است و مانع از توسعه صنعت هوانوردی چین می شود
[ترجمه ترگمان]روزنامه چینی سنتی (AWB)در صنعت هوانوردی چین پشت سطح پیشرفته جهانی سقوط کرده و مانع توسعه صنعت هوانوردی چین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A sea waybill is a replacement for the traditional ocean bill of lading.
[ترجمه گوگل]بارنامه دریایی جایگزین بارنامه سنتی اقیانوسی است
[ترجمه ترگمان]A دریایی، جایگزینی برای لایحه سنتی اقیانوس هند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Is divided into air waybill, land and maritime bill of lading bill of lading.
[ترجمه گوگل]به بارنامه هوایی، بارنامه زمینی و دریایی تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]به waybill هوایی، زمینی و دریایی و بارنامه کشتی تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The most commonly used tracking method is air waybill tracking.
[ترجمه گوگل]متداول ترین روش ردیابی، ردیابی بارنامه هوایی است
[ترجمه ترگمان]رایج ترین روش ردیابی مورد استفاده، ردیابی waybill هوا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Each air waybill has three originals and at least 6 copies.
[ترجمه گوگل]هر بارنامه هوایی دارای سه نسخه اصلی و حداقل 6 نسخه است
[ترجمه ترگمان]هر خط هوایی دارای سه اصل و حداقل ۶ نسخه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. If a credit requires expressly a master air waybill, why a house air waybill is unacceptable, although ICC Document 470/TA. 621 says it is acceptable?
[ترجمه گوگل]اگر اعتباری صراحتاً به یک بارنامه اصلی هوایی نیاز دارد، چرا بارنامه هوایی خانگی غیرقابل قبول است، اگرچه ICC Document 470/TA 621 میگه قابل قبوله؟
[ترجمه ترگمان]اگر یک اعتبار به صراحت به یک waybill هوای کارفرما نیاز داشته باشد، چرا یک فضای خانه نامناسب غیرقابل پذیرش است، اگر چه سند ICC ۴۷۰ \/ TA را نشان می دهد ۶۲۱ می گوید قابل قبول است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید