way out


معنی: راه خروج
معانی دیگر: (امریکا-عامیانه) غیرعادی، ناروال، عجیب و غریب، استثنایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (chiefly British) a route, passage, or door out of a building or other location; exit.
صفت ( adjective )
• : تعریف: (informal) very unusual or extreme; unconventional; nonconformist.

- We rejected his way-out suggestions.
[ترجمه بهنود درویشی] ما پیشنهاد های غیر معمول را پس زدیم
|
[ترجمه گوگل] ما پیشنهادات او را رد کردیم
[ترجمه ترگمان] ما پیشنهادهای او را رد کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Ambition never dies until there is no way out.
[ترجمه گوگل]جاه طلبی هرگز نمی میرد تا زمانی که راهی برای خروج وجود نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]جاه طلبی تا وقتی که راهی برای بیرون رفتن وجود نداره، هیچ وقت نمی dies
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Love a way out Do not make the cocoon since the stroke.
[ترجمه گوگل]عشق راهی برای خروج از سکته مغزی پیله درست نکنید
[ترجمه ترگمان]عشق یک راه خروج را از زمان سکته به خود جلب نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Changing jobs is the only way out.
[ترجمه Saina] تغییر شغل تنها راه نجات است
|
[ترجمه گوگل]تغییر شغل تنها راه نجات است
[ترجمه ترگمان]تغییر شغل تنها راه خروج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sometimes there is no way out exlep.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات هیچ راهی برای خروج وجود ندارد
[ترجمه ترگمان] بعضی وقت ها هیچ راهی برای خارج شدن از \"exlep\" وجود نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I bumped into him on the way out.
[ترجمه گوگل]در راه خروج با او برخورد کردم
[ترجمه ترگمان] راه خروج رو باه اش برخورد کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It seemed as if there was no way out.
[ترجمه گوگل]انگار هیچ راهی نبود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که راهی برای خروج نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sometimes there is no way out except to say goodbye.
[ترجمه گوگل]گاهی راهی جز خداحافظی نیست
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها هیچ راهی وجود ندارد جز خداحافظی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sometimes there is no way out exlept to say goodbye.
[ترجمه گوگل]گاهی هیچ راهی جز خداحافظی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها هیچ راهی برای خداحافظی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Obtaining a good education was seen as a way out of the ruck.
[ترجمه گوگل]به دست آوردن تحصیلات خوب به عنوان راهی برای خروج از رکود تلقی می شد
[ترجمه ترگمان]به دست آوردن تحصیلات خوب به عنوان راهی برای خروج از the دیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Masters sometimes allowed their slaves to buy their way out of bondage.
[ترجمه گوگل]اربابان گاهی اوقات به بردگان خود اجازه می‌دادند تا راه رهایی از اسارت را بخرند
[ترجمه ترگمان]مسترز بعضی اوقات اجازه دادن برده های - شون رو از اسارت بگیرن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. 'Is that the only way out of here?' he asked, jerking a thumb at the door.
[ترجمه گوگل]آیا این تنها راه خروج از اینجاست؟ با تکان دادن انگشت شست در، پرسید
[ترجمه ترگمان]این تنها راه خروج از اینجا - ه؟ و با اشاره انگشت به در اشاره کرد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Alcohol is not an acceptable way out of your problems.
[ترجمه گوگل]الکل راه حل قابل قبولی برای برون رفت از مشکلات شما نیست
[ترجمه ترگمان]الکل یک روش قابل قبول برای حل مشکلات شما نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Slowly, he clawed his way out from under the collapsed building.
[ترجمه گوگل]به آرامی از زیر ساختمان فروریخته بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]آهسته، از زیر ساختمان مخروبه راهش را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She grabbed her camera and bag on her way out.
[ترجمه گوگل]دوربین و کیفش را در راه بیرون گرفت
[ترجمه ترگمان]دوربین و کیفش را برداشت تا بیرون برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Can you find your own way out of the building?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید راه خود را برای خروج از ساختمان پیدا کنید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی راه خروج خودت رو از ساختمون پیدا کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

راه خروج (اصطلاح)
way out

انگلیسی به انگلیسی

• exit, outlet
the way out is the door or gate through which you can leave a public building or area.

پیشنهاد کاربران

عجیب و غیر عادی
غیر معمول و عرف
مرخصی
برون رفت
راه گریز
Take the easy way out
آسانترین راه رو انتخاب کردن.
راه چاره
معافیت از خدمت سربازی
اسم در خروجی
راه فرار از مشکل و گرفتاری
صفت: way - out
عجیب و غیرعادی
راهِ در رو :راه فرار ر. ک رومئو و ژولیت اثر جناب شکسپیرthere is only one way out
راه فرار

بپرس