🔸 معادل فارسی:
کاملاً اشتباه / بی ربط / دور از واقعیت / غلط از اساس
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( محاوره ای – انتقادی ) :**
اشاره به چیزی که کاملاً اشتباه یا بی اساس است.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: Your statement is way off base and lacks any supporting evidence.
حرفت کاملاً پرت و بی اساسه و هیچ مدرکی پشتش نیست.
2. ** ( اجتماعی – رفتاری ) :**
برای نقد کسی که برداشت یا نظرش کاملاً غلط یا بی ارتباط با موضوع است.
مثال: He was way off base about the company’s financial situation.
برداشتش از وضعیت مالی شرکت کاملاً بی راهه بود.
3. ** ( ادبی – استعاری ) :**
بیان تصویری برای کسی که از �پایگاه� یا نقطه ی درست دور شده و در مسیر غلط قرار دارد.
مثال: That prediction turned out to be way off base.
اون پیش بینی کاملاً اشتباه از آب دراومد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
completely wrong – off the mark – misguided – inaccurate – mistaken – irrelevant
کاملاً اشتباه / بی ربط / دور از واقعیت / غلط از اساس
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( محاوره ای – انتقادی ) :**
اشاره به چیزی که کاملاً اشتباه یا بی اساس است.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: Your statement is way off base and lacks any supporting evidence.
حرفت کاملاً پرت و بی اساسه و هیچ مدرکی پشتش نیست.
2. ** ( اجتماعی – رفتاری ) :**
برای نقد کسی که برداشت یا نظرش کاملاً غلط یا بی ارتباط با موضوع است.
مثال: He was way off base about the company’s financial situation.
برداشتش از وضعیت مالی شرکت کاملاً بی راهه بود.
3. ** ( ادبی – استعاری ) :**
بیان تصویری برای کسی که از �پایگاه� یا نقطه ی درست دور شده و در مسیر غلط قرار دارد.
مثال: That prediction turned out to be way off base.
اون پیش بینی کاملاً اشتباه از آب دراومد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
به طور جدی اشتباه بودن نظر یا برداشت شخصی
از موضوع خیلی پرتی
خیلی از موضوع پرتی
کاملا غلط
Be absolutely incorrect