waxwork

/ˈwækswɜːrk//ˈwækswɜːk/

معنی: مجسمه سازی از موم، پیکر مومی
معانی دیگر: هر چیز (به ویژه اثر هنری) مومی، مجسمه ی مومی، تندیس مومی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: waxworker (n.)
(1) تعریف: an object of art made of wax.

(2) تعریف: a life-size and lifelike wax figure of a human being.

جمله های نمونه

1. He heard the soft hiss as the waxwork owner's sphincter muscle collapsed.
[ترجمه گوگل]او صدای خش خش ملایمی را شنید که عضله اسفنکتر صاحب مومی در حال سقوط بود
[ترجمه ترگمان]هری صدای هیس هیس the را شنید که باعث شد عضلات شکمش فروکش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He left something inside your waxworks.
[ترجمه گوگل]او چیزی را در داخل واکس شما جا گذاشته است
[ترجمه ترگمان]چیزی داخل waxworks جا گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Souvenir cups show the waxwork likeness of President Obama at Madame Tussauds in Shanghai.
[ترجمه گوگل]فنجان های یادگاری شبیه مومی پرزیدنت اوباما را در موزه مادام توسو در شانگهای نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]فنجان های آبخوری شبیه تصویر رئیس جمهور اوباما در خانم Tussauds در شانگهای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The waxworker brought a new waxwork into the room.
[ترجمه گوگل]موم‌کار یک مومی جدید به اتاق آورد
[ترجمه ترگمان]The یک مجسمه مومی جدید را به داخل اتاق آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The taxman went to see a waxwork in the waxworks with a heavy ax.
[ترجمه گوگل]مأمور مالیات با تبر سنگین به دیدن یک مومی در کارگاه مومی رفت
[ترجمه ترگمان]مامور مالیات رفت که یک مجسمه مومی را در مجسمه های مومی با تبر سنگین ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the early 19 century, she brought her waxwork to Britain a circuit exhibition.
[ترجمه گوگل]در اوایل قرن نوزدهم، او کارهای مومی خود را در یک نمایشگاه مداری به بریتانیا آورد
[ترجمه ترگمان]در اوایل قرن ۱۹، او یک نمایشگاه circuit را به بریتانیا آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She's only a waxwork, the same as the others.
[ترجمه گوگل]او فقط یک مومی است، مثل بقیه
[ترجمه ترگمان]او فقط یک مجسمه مومی است، مثل بقیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Waxwork depicting Shanghai rookery in late 19th century, Shanghai History Museum, basement of Oriental Pearl Tower.
[ترجمه گوگل]نقوش مومی که در اواخر قرن نوزدهم در شانگهای را به تصویر می‌کشد، موزه تاریخ شانگهای، زیرزمین برج مروارید شرقی
[ترجمه ترگمان]waxwork نمایش rookery شانگهای را در اواخر قرن نوزدهم، موزه تاریخ شانگهای، زیرزمین برج مروارید شرقی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The shutters were firmly closed at the ticket booth, the waxwork policemen staring with sightless eyes at passers-by.
[ترجمه گوگل]کرکره ها محکم در باجه بلیط بسته بودند، پلیس های مومی با چشمانی بی بینا به رهگذران خیره شده بودند
[ترجمه ترگمان]کرکره ها را محکم بسته بودند و به رهگذران خیره شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He thrust up two fingers in triumph at the driver, an old man who was as indifferent as a waxwork.
[ترجمه گوگل]دو انگشتش را به نشانه پیروزی به سمت راننده دراز کرد، پیرمردی که مثل یک مومی بی تفاوت بود
[ترجمه ترگمان]دو انگشتش را به نشانه پیروزی به راننده داد، پیرمردی که مثل یک مجسمه مومی بی تفاوت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You knew my husband very well; he wrote a book about waxworks and you helped him with his research.
[ترجمه گوگل]شوهرم را خیلی خوب می شناختی او کتابی در مورد کارهای مومی نوشت و شما در تحقیقاتش به او کمک کردید
[ترجمه ترگمان]شما شوهرم را خیلی خوب می شناسید؛ کتابی در مورد مجسمه های مومی wrote و شما با تحقیقات او به او کمک کردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Two or three feet away, standing by the entrance to the waxworks, were the figures of Laurel and Hardy.
[ترجمه گوگل]دو یا سه فوت آنطرفتر، در کنار ورودی مومی، چهره های لورل و هاردی قرار داشتند
[ترجمه ترگمان]دو یا سه متر دورتر، کنار ورودی مجسمه های مومی سایه لورل و هاردی قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What began as a collection of text works, paintings and cartoon imagery has made way for real-life smoking trucks and skips, waxwork models and even a replica public toilet.
[ترجمه گوگل]چیزی که به عنوان مجموعه‌ای از آثار متنی، نقاشی‌ها و تصاویر کارتونی آغاز شد، جای خود را برای کامیون‌های سیگاری واقعی، مدل‌های مومی‌کاری و حتی یک ماکت توالت عمومی باز کرده است
[ترجمه ترگمان]چیزی که به عنوان مجموعه ای از آثار متن آغاز شد، نقاشی و تصاویر کارتونی راه را برای کشیدن بارها و بارها و بارها و بارها و حتی توالت عمومی کپی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مجسمه سازی از موم (اسم)
waxwork

پیکر مومی (اسم)
waxwork

انگلیسی به انگلیسی

• figure or model made of wax (especially of a famous person); artistic creation made of wax
a waxwork is a model of a famous person, made out of wax.
a waxworks or waxwork museum is a place where waxwork models are on display for the public to look at.

پیشنهاد کاربران

بپرس