1. waxen tapers
شمع های مومی
2. The old man's waxen face was cold.
3. The water bounces off the waxen leaves.
[ترجمه گوگل]آب از روی برگهای مومی جهش می کند
[ترجمه ترگمان]آب از روی برگ ها می درخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Sandoz looked waxen, the skin beneath his eyes purplish.
[ترجمه گوگل]ساندوز موم به نظر می رسید، پوست زیر چشمانش ارغوانی بود
[ترجمه ترگمان]Sandoz در زیر چشمانش ظاهر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He took out the waxen figure which also contained straw and fat from a hanged man.
[ترجمه گوگل]او مجسمه مومی را که حاوی کاه و چربی بود از مردی به دار آویخته بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]پیکر مومی را که از یک مرد دار آویخته بود بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Sister Simplice was white, with a waxen pallor.
[ترجمه گوگل]خواهر سیمپلیس سفید بود و رنگ پریدگی مومی داشت
[ترجمه ترگمان]سورسمپلیس، سفید، پریده رنگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Black aqueous topcoats, Giving high waxen looking Applied cowhide calf skin, sheep skin and snake skin etc.
[ترجمه گوگل]روکش های آبی سیاه رنگ، پوست گاو، پوست گوسفند و پوست مار و غیره که ظاهر مومی بالایی دارند
[ترجمه ترگمان]آبی آبی سیاه، Giving به پوست گوساله، پوست گوسفند و پوست مار و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He drew near because it was waxen and fresh.
[ترجمه گوگل]نزدیک شد چون مومی و تازه بود
[ترجمه ترگمان]به این جهت به آن نزدیک شد که نرم و تازه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You don't look well - you've got a waxen face.
[ترجمه گوگل]شما خوب به نظر نمی رسید - شما یک چهره مومی دارید
[ترجمه ترگمان]تو خوب به نظر نمی رسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Bees filled the waxen cups with honey.
[ترجمه گوگل]زنبورها فنجان های مومی را با عسل پر کردند
[ترجمه ترگمان]زنبوری فنجان های مومی را با عسل پر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Her face turned waxen.
12. He had stooped to kiss her cold cheek and smelt in the hollow of her neck the waxen odour of death.
[ترجمه گوگل]خم شده بود تا گونه سردش را ببوسد و در گودی گردنش بوی موم مرگ را استشمام کرده بود
[ترجمه ترگمان]خم شده بود تا گونه سردش را ببوسد، و در گودی گردنش بوی سوختگی می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. When he laid his hand against the old man's waxen cheek it was already cold.
[ترجمه گوگل]وقتی دستش را روی گونه مومی پیرمرد گذاشت، دیگر سرد بود
[ترجمه ترگمان]پس از آن که دستش را روی گونه the پیرمرد نهاد، از هم اکنون سرد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. O'Brien walked into the cell . Behind him were the waxen - faced officer and the black - uniformed guards.
[ترجمه گوگل]اوبرایان وارد سلول شد پشت سر او افسر مومی و محافظان یونیفرم سیاه پوش بودند
[ترجمه ترگمان]او بر این وارد سلول شد پشت سر او افسر مومی و گارد اونیفورم پوش بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید