1. ghodsi waxed on and on about his son's intelligence
قدسی مدت ها درباره ی هوش پسرش سخن سر داد.
2. his anger waxed
خشمش رو به فزونی گذاشت.
3. that country's power waxed
قدرت آن کشور زیاد شد.
4. she ate a lot and waxed fatter
او خیلی خورد و چاق تر شد.