wax poetic

پیشنهاد کاربران

🔹 معادل فارسی
- شاعرانه سخن گفتن
- با شور و احساس حرف زدن
- زیاده روی در بیان شاعرانه یا رمانتیک
- - -
🔹 تعریف ها
1. ** ( ادبی – اصلی ) :** وقتی کسی با شور و احساس، به صورت شاعرانه یا پرزرق وبرق درباره ی چیزی صحبت می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: *He began to wax poetic about the beauty of the sunset. *
او شروع کرد درباره ی زیبایی غروب خورشید **شاعرانه سخن گفتن**.
2. ** ( محاوره ای – کاربردی ) :** به معنای زیاده روی در توصیف یا تعریف چیزی، گاهی با لحن طنز یا کنایه.
مثال: *She waxed poetic about her new shoes. *
او درباره ی کفش های جدیدش **خیلی شاعرانه و اغراق آمیز حرف زد**.
- - -
🔹 مترادف ها
rhapsodize – gush – speak lyrically – romanticize – idealize

در مورد مطلبی درازگویی کردن ( گویا که فرد در حال سراییدن شعری در آن باره است )
مثال: critics often wax poetic about the importance of style although failing to factor that in in their overall assessment