wavelength

/ˈweɪvˌleŋθ//ˈweɪvleŋθ/

معنی: طول موج
معانی دیگر: (عامیانه) مدار فکری، طرز تفکر، (فیزیک) طول موج

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the distance between two points in the progression of a wave, esp. of sound, electromagnetism, or the like.

(2) تعریف: (informal) a way of thinking; attitude; understanding.

- We were on different wavelengths, so he was insulted by what I meant as praise.
[ترجمه گوگل] ما در طول موج های مختلف بودیم، بنابراین منظور من به عنوان ستایش به او توهین شد
[ترجمه ترگمان] ما در طیف مختلفی بودیم، به همین خاطر به چیزی که من تعریف کردم توهین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. he and his wife are on the same wavelength
او و زنش طرز فکرشان یکجور است.

2. Radio One has broadcast on this wavelength for years.
[ترجمه گوگل]رادیو یک سال هاست با این طول موج پخش می کند
[ترجمه ترگمان]رادیو یکی از این طول موج را برای سال ها پخش کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The authorities were unable to jam this wavelength.
[ترجمه گوگل]مقامات نتوانستند این طول موج را مسدود کنند
[ترجمه ترگمان]مقامات نتوانستند این طول موج را مهار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I don't know which wavelength the station is on - is it on long wave?
[ترجمه گوگل]من نمی دانم ایستگاه در کدام طول موج است - آیا روی موج بلند است؟
[ترجمه ترگمان]نمی دانم کدام طول موج که ایستگاه روی آن است - روی موج بلند است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dad is just on a different wavelength from me.
[ترجمه گوگل]بابا فقط در یک طول موج متفاوت از من است
[ترجمه ترگمان] بابا فقط تو یه طول موج متفاوت از من هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Both instruments have automatic setting of wavelength, bandwidth and gas flows, video displays, disk storage and full alpha-numeric keyboard.
[ترجمه گوگل]هر دو ابزار دارای تنظیم خودکار طول موج، پهنای باند و جریان گاز، نمایشگرهای ویدئویی، ذخیره سازی دیسک و صفحه کلید عددی کامل آلفا هستند
[ترجمه ترگمان]هر دو ابزار تنظیم اتوماتیک طول موج، پهنای باند و جریان گاز، نمایش های ویدیویی، ذخیره دیسک و صفحه کلید کامل آلفا - عددی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These cells are tuned to a particular wavelength and will only respond when that wavelength alone is present.
[ترجمه گوگل]این سلول ها به یک طول موج خاص تنظیم می شوند و تنها زمانی پاسخ می دهند که آن طول موج به تنهایی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این سلول ها به یک طول موج ویژه تنظیم می شوند و تنها زمانی واکنش می دهند که طول موج به تنهایی وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The UV-975 variable wavelength detector has a tapered flow cell giving reduced refractive index effects.
[ترجمه گوگل]آشکارساز طول موج متغیر UV-975 دارای یک سلول جریان مخروطی است که اثرات ضریب شکست را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]یابنده طول موج متغیر UV - ۹۷۵ دارای یک سلول جریان tapered است که اثرات ضریب شکست را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When a complementary wavelength is used the response to the small spot only occurs at the offset of the stimulus.
[ترجمه گوگل]هنگامی که از یک طول موج مکمل استفاده می شود، پاسخ به نقطه کوچک تنها در جابجایی محرک رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک طول موج تکمیلی برای پاسخ به نقطه کوچک مورد استفاده قرار می گیرد، تنها در آفست محرک رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. McClair clearly on the same wavelength, swept on to a perfect forward pass and shot narrowly wide.
[ترجمه گوگل]مک کلر به وضوح در همان طول موج، یک پاس رو به جلو عالی را جاروب کرد و با فاصله کم شوت زد
[ترجمه ترگمان]McClair به وضوح در همان طول موج، به سمت یک پاس عالی به جلو حرکت کرد و با فاصله ای بسیار عریض به عکس نزدیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A powerful UV/Vis monochromator based detector allows wavelength selection by the turn of a dial and allows very low detection limits.
[ترجمه گوگل]یک آشکارساز قدرتمند مبتنی بر تک رنگ UV/Vis امکان انتخاب طول موج با چرخش شماره گیری را فراهم می کند و محدودیت های تشخیص بسیار پایین را امکان پذیر می کند
[ترجمه ترگمان]یک ردیاب مقاوم در برابر اشعه UV \/ vis، انتخاب طول موج را با استفاده از یک صفحه مدرج مجاز می کند و اجازه می دهد تا محدودیت تشخیص بسیار پایینی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These cells will convey information about wavelength boundaries that could be used to compute true colour.
[ترجمه گوگل]این سلول ها اطلاعاتی را در مورد مرزهای طول موج منتقل می کنند که می تواند برای محاسبه رنگ واقعی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]این سلول ها اطلاعات مربوط به مرزه ای طول موج را منتقل خواهند کرد که می تواند برای محاسبه رنگ واقعی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Here is the wavelength and is the angular frequency of the wave.
[ترجمه گوگل]در اینجا طول موج و فرکانس زاویه ای موج است
[ترجمه ترگمان]در اینجا طول موج و فرکانس زاویه ای موج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Red has the longest wavelength of visible light, and violet the shortest.
[ترجمه گوگل]قرمز بیشترین طول موج نور مرئی را دارد و بنفش کمترین طول موج را دارد
[ترجمه ترگمان]قرمز طولانی ترین طول موج نور مریی و بنفش کوتاه ترین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Talk radio, of course, is a nearly continuous wave length of prejudice, directed mostly from the right.
[ترجمه گوگل]رادیو گفتگو، البته، یک طول موج تقریباً پیوسته از تعصب است که عمدتاً از سمت راست هدایت می شود
[ترجمه ترگمان]البته، صحبت رادیویی تقریبا یک طول موجی مداوم است که بیشتر از طرف راست هدایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The method and equipment for wave length measurement using the isochromatic spectrum is introduced, and some approaches for improving measurement precision are discussed too.
[ترجمه گوگل]روش و تجهیزات اندازه‌گیری طول موج با استفاده از طیف ایزوکروماتیک معرفی شده‌است و برخی از رویکردها برای بهبود دقت اندازه‌گیری نیز مورد بحث قرار می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]روش و تجهیزات برای اندازه گیری طول موج با استفاده از طیف isochromatic معرفی شده است و برخی روش ها برای بهبود دقت اندازه گیری نیز مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The Range of Film's Wave Length?
[ترجمه گوگل]محدوده طول موج فیلم؟
[ترجمه ترگمان]طول طول موج فیلم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. This formula makes it easy to determine the wave length of sounds.
[ترجمه گوگل]این فرمول تعیین طول موج صداها را آسان می کند
[ترجمه ترگمان]این فرمول، تعیین طول موجی صداها را آسان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Each band represents a deviation of one half wave length of the applied light.
[ترجمه گوگل]هر باند نشان دهنده انحراف یک نیم طول موج از نور اعمال شده است
[ترجمه ترگمان]هر گروه نشان دهنده یک انحراف از یک طول نیمه موجی از نور اعمال شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Methods: In view of the radioactive rays wave length, the penetrating power, the fluorescence function, the photographic function and the biological effect to analyze radio formation a mechanism.
[ترجمه گوگل]روش ها: با توجه به طول موج پرتوهای رادیواکتیو، قدرت نفوذ، تابع فلورسانس، عملکرد عکاسی و اثر بیولوژیکی برای تجزیه و تحلیل تشکیل رادیو مکانیزم
[ترجمه ترگمان]روش ها: به نظر گرفتن طول موج الکترومغناطیس، قدرت نفوذ، تابع فلوروسانس، تابع عکاسی و اثر زیستی برای تجزیه و تحلیل ساختار رادیویی یک مکانیزم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. By a quarter of wave length commutator principle, combining with electromagnetic wave absorb of filling material.
[ترجمه گوگل]با یک چهارم از اصل کموتاتور طول موج، ترکیب با امواج الکترومغناطیسی مواد پرکننده را جذب می کند
[ترجمه ترگمان]در یک چهارم از اصل wave، ترکیب با امواج الکترومغناطیسی ماده پر کننده را جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Double - wave length ultraviolet spectrophotometry for the determination of MPC and DPU is exact, fast and simple.
[ترجمه گوگل]اسپکتروفتومتری فرابنفش طول موج دوگانه برای تعیین MPC و DPU دقیق، سریع و ساده است
[ترجمه ترگمان]طول موج دوگانه ماورا بنفش برای تعیین of و DPU دقیق، سریع و ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. The effects of wave length with constant wave height rudder angle and ship speed on the deviation of turning trajectory are discussed.
[ترجمه گوگل]اثرات طول موج با ارتفاع موج ثابت زاویه سکان و سرعت کشتی بر انحراف مسیر چرخش مورد بحث قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]اثرات طول موج با زاویه سکان با ارتفاع موج ثابت و سرعت کشتی بر انحراف مسیر چرخش مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. The frequency, wave length, and speed of sound are closely related. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]فرکانس، طول موج و سرعت صوت ارتباط نزدیکی با هم دارند فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]فرکانس، طول موج و سرعت صوت نزدیک به هم هستند فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The absorption is most effective for the shorter wave length rays.
[ترجمه گوگل]جذب برای پرتوهای با طول موج کوتاه‌تر مؤثرتر است
[ترجمه ترگمان]این جذب بیشتر برای the با طول موج کوتاه تر موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. The other method is to get half wave length and related critical buckling value with optimization.
[ترجمه گوگل]روش دیگر بدست آوردن نیم طول موج و مقدار بحرانی کمانش با بهینه سازی است
[ترجمه ترگمان]روش دیگر بدست آوردن نصف طول موجی و مقدار کمانش بحرانی مرتبط با بهینه سازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Angle of incidence and wave length for ellipsometry method were studied.
[ترجمه گوگل]زاویه بروز و طول موج برای روش بیضی سنجی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]زاویه تابش و طول موجی برای روش الیپسومتری مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Moreover the component examination sensitivity and the infrared wave length concern.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، حساسیت معاینه مولفه و طول موج مادون قرمز نگرانی دارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، حساسیت بررسی جزیی و نگرانی طول موج فروسرخ را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. The operator half length takes to 4-6 and each wave length takes 3 sampling, then the precise wave field can be obtained.
[ترجمه گوگل]نیم طول عملگر به 4-6 می رسد و هر طول موج 3 نمونه برداری می کند، سپس میدان موج دقیق را می توان به دست آورد
[ترجمه ترگمان]طول نیم اپراتور تا ۴ - ۴ طول می کشد و هر طول موج ۳ نمونه برداری می کند، سپس میدان موج دقیق را می توان بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طول موج (اسم)
wavelength

تخصصی

[شیمی] طول موج
[عمران و معماری] طول موج
[برق و الکترونیک] طول موج
[زمین شناسی] طول موج - الف) فاصله بین قله های متوالی امواج یا سایر نقاط معادل، در یک سری امواج همساز یا سازگار - ب) در سیستم های چینی دوره ای متقارن، فاصله بین لولاهای تاقدیسی و ناودیسی را گویند. برای سیستم های نامتقارن غیردوره ای، تعریفهای متنوعی پیشنهاد شده است. -
[ریاضیات] طول موج
[نساجی] طول موج - نسبت سرعت به فرکانس موج

انگلیسی به انگلیسی

• length of a wave (physics, electronics)
a wavelength is the distance between the same point on consecutive cycles of a wave of energy such as light or sound.
a wavelength is the size of radio wave which a particular radio station uses to broadcast its programmes.
if two people are on the same wavelength, they share the same attitudes and get on well with each other.
span of a wave, duration of a wave

پیشنهاد کاربران

distance between two waves of sound or light that are next to each other
wavelength ( فیزیک )
واژه مصوب: طولِ موج
تعریف: فاصلۀ بین دو نقطۀ متوالی موج در راستای انتشار که فاز نوسانی یکسانی دارند
On the same wavelength
طرز فکر یکسان داشتن
به اصلاح " زبون هم را خوب فهمیدن"

بپرس