wattage

/ˈwɑːtədʒ//ˈwɒtɪdʒ/

میزان برق بر حسب وات، مقدار نیروی برق بر حسب وات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: electrical power expressed in watts.
مشابه: output

(2) تعریف: the number of watts necessary to operate an electrical device.

جمله های نمونه

1. For lower wattage ovens, heating time must be increased.
[ترجمه گوگل]برای فرهای با وات کمتر، زمان گرم کردن باید افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]برای کوره ها، زمان گرمایش باید افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tod works on low wattage at the best of times.
[ترجمه گوگل]تاد در بهترین زمان با وات کم کار می کند
[ترجمه ترگمان]در بهترین اوقات مرگ Tod در سطح پایینی کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thermostatic heaters should be approximately double the calculated wattage, rounded up to the manufactured sizes.
[ترجمه گوگل]بخاری های ترموستاتیک باید تقریباً دو برابر وات محاسبه شده باشند و به اندازه های تولید شده گرد شوند
[ترجمه ترگمان]گرم کن های Thermostatic باید تقریبا دو برابر wattage محاسبه شده باشند، که به اندازه های تولید شده وصل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Great quantities of lighting wattage are not needed.
[ترجمه گوگل]مقادیر زیادی از وات روشنایی مورد نیاز نیست
[ترجمه ترگمان]مقادیر زیادی از چراغ های روشنایی مورد نیاز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Unlike some machines of this wattage, noise was well suppressed and only became excessive when the disc was used on stonework.
[ترجمه گوگل]برخلاف برخی از ماشین‌های با این وات، نویز به خوبی مهار می‌شد و تنها زمانی که دیسک در سنگ‌کاری استفاده می‌شد، بیش از حد شد
[ترجمه ترگمان]برخلاف برخی ماشین های این wattage، سر و صدا به خوبی سرکوب شد و تنها زمانی بیش از حد گران شد که دیسک بر روی stonework مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Electric frost protection tapes incorporating a low wattage heater, could be wrapped round pipes.
[ترجمه گوگل]نوارهای برقی ضد یخ زدگی که دارای بخاری کم وات هستند، می توانند لوله های گرد پیچیده شوند
[ترجمه ترگمان]نوار حفاظت از یخ، حاوی یک هیتر wattage کوتاه است که می تواند در اطراف لوله ها پیچیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The test lamp shall be the highest wattage lamp of any type that can be installed in the luminaire.
[ترجمه گوگل]لامپ آزمایشی باید بالاترین وات ترین لامپ از هر نوع باشد که می تواند در لامپ نصب شود
[ترجمه ترگمان]چراغ تست باید بالاترین لامپ wattage از هر نوع باشد که می تواند در the نصب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The maximum wattage and rated voltage are shown on the heater data plate.
[ترجمه گوگل]حداکثر وات و ولتاژ نامی روی صفحه اطلاعات بخاری نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]حداکثر ولتاژ مجاز و ولتاژ نامی بر روی صفحه داده های گرم کن قرار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The AC power adapter wattage and type cannot be determined. The battery may not charge.
[ترجمه گوگل]توان و نوع آداپتور برق AC را نمی توان تعیین کرد ممکن است باتری شارژ نشود
[ترجمه ترگمان]آداپتور قدرت AC wattage و نوع را نمی توان تعیین کرد باتری نمی تواند شارژ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The rated wattage of any lamp used for the temperature test shall be the highest wattage rating marked on the luminaire in accordance with Clause
[ترجمه گوگل]توان نامی هر لامپ مورد استفاده برای آزمایش دما باید بالاترین توان مصرفی باشد که بر روی لامپ مطابق با بند مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]مقدار مجاز هر چراغی که برای تست درجه حرارت به کار می رود، بالاترین درجه بندی wattage است که در the مطابق با بند مورد توجه قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Remember, these wattage values are finishing averages.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، این مقادیر وات، میانگین های نهایی هستند
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که این مقادیر wattage به طور متوسط تمام می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Each table is still on a high - wattage of the reading lamp.
[ترجمه گوگل]هر میز هنوز روی یک وات بالا از چراغ مطالعه است
[ترجمه ترگمان]هر میز هنوز در بالای چراغ مطالعه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They are not sized to a specific wattage output like metallic heating elements.
[ترجمه گوگل]آنها مانند عناصر گرمایش فلزی به یک توان خروجی خاص اندازه نمی شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها به اندازه یک خروجی wattage خاص مثل عناصر گرمایش فلزی اندازه نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bulbs should not exceed the recommended wattage rating by the vehicle manufacturer.
[ترجمه گوگل]لامپ ها نباید از میزان وات توصیه شده توسط سازنده خودرو تجاوز کنند
[ترجمه ترگمان]Bulbs نباید از درجه بندی توصیه شده توسط سازنده خودرو فراتر رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Calculates by any two of wattage, voltage, amperage.
[ترجمه گوگل]با هر دو وات، ولتاژ، آمپر محاسبه می کند
[ترجمه ترگمان]در هر دو حالت wattage، ولتاژ و ولتاژ تغذیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• supply of electric current measured in watts
the wattage of a piece of electrical equipment is the amount of electrical power, expressed in watts, which it uses or generates.

پیشنهاد کاربران

بپرس