watt

/ˈwɑːt//wɒt/

معنی: وات، واحد اندازه گیری الکتریسیته
معانی دیگر: (واحد سنجش الکتریسته) وات (یک ژول در ثانیه)، جیمز وات (مهندس اسکاتلندی)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a unit of electrical power equal to the current of one ampere produced by the electromotive force of one volt, or to one joule per second. (abbr.: w, W)

جمله های نمونه

1. Responding to the news, Mr Watt appealed for calm.
[ترجمه گوگل]در پاسخ به این خبر، آقای وات خواستار آرامش شد
[ترجمه ترگمان]در پاسخ به این خبر، آقای وات برای آرامش درخواست استیناف داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A 40 watt bulb would be quite sufficient and would not obtrude.
[ترجمه گوگل]یک لامپ 40 وات کاملاً کافی است و مزاحم نمی شود
[ترجمه ترگمان]یک لامپ ۴۰ وات به طور کامل کافی است و باعث روشن شدن شما نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The watt is a unit of electrical power.
[ترجمه گوگل]وات یک واحد توان الکتریکی است
[ترجمه ترگمان]وات یک واحد انرژی الکتریکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Watt invented the steam engine.
[ترجمه گوگل]وات موتور بخار را اختراع کرد
[ترجمه ترگمان]وات موتور بخار را اختراع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Danby was dismayed that Watt had opposed him in the vote.
[ترجمه گوگل]دانبی از اینکه وات در رای گیری با او مخالفت کرده بود، ناامید شد
[ترجمه ترگمان]دنبی از اینکه وات وات در رای گیری با او مخالفت کرده بود وحشت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was John Wilkinson who first enabled Watt to build engines with large accurately-bored cylinders.
[ترجمه گوگل]این جان ویلکینسون بود که برای اولین بار وات را قادر ساخت تا موتورهایی با سیلندرهای بزرگ با حوصله دقیق بسازد
[ترجمه ترگمان]این جان Wilkinson بود که برای نخستین بار وات را قادر ساخت که با سیلندرهای دارای دقت و دقت زیادی موتور بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Or swap for Valvestate chorus 80 watt combo.
[ترجمه گوگل]یا با Combo Valvestate chorus 80 وات تعویض کنید
[ترجمه ترگمان]یا با گروه chorus Valvestate ۸۰ watt جایگزین کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was a sixty watt bulb but after the darkness it made everyone blink.
[ترجمه گوگل]لامپ شصت وات بود اما بعد از تاریکی همه را پلک زد
[ترجمه ترگمان]این یک لامپ شصت وات بود، اما بعد از تاریکی همه پلک زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Watt used a cylinder closed at both ends to keep it as warm as possible.
[ترجمه گوگل]وات از یک سیلندر بسته در دو انتها استفاده کرد تا آن را تا حد امکان گرم نگه دارد
[ترجمه ترگمان]وات از یک سیلندر بسته در هر دو طرف استفاده کرد تا آن را تا جای ممکن گرم نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Is it a 50 watt bulb that a child's been scribbling on with a black felt tip pen?
[ترجمه گوگل]آیا این یک لامپ 50 واتی است که کودک با نوک نمدی مشکی روی آن خط می زند؟
[ترجمه ترگمان]آیا این یک لامپ ۵۰ وات است که یک کودک روی یک قلم نوک نمدی مشکی می نویسد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Simply get two 100 watt light bulbs and put them in a gooseneck lamp.
[ترجمه گوگل]به سادگی دو لامپ 100 واتی تهیه کنید و آنها را در یک لامپ یقه غاز قرار دهید
[ترجمه ترگمان]به سادگی دو لامپ ۱۰۰ وات لامپ بردارید و آن ها را در یک لامپ gooseneck قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It now seemed that Watt was well on the way to developing the engine for the commercial market.
[ترجمه گوگل]اکنون به نظر می رسید که وات در راه توسعه موتور برای بازار تجاری است
[ترجمه ترگمان]اکنون به نظر می رسید که وات در راه توسعه موتور برای بازار بازرگانی به خوبی عمل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Capital cost is nearly £7 for every watt of electrical energy to be produced by solar radiation.
[ترجمه گوگل]هزینه سرمایه تقریباً 7 پوند برای هر وات انرژی الکتریکی تولید شده توسط تابش خورشیدی است
[ترجمه ترگمان]هزینه سرمایه تقریبا ۷ پوند برای هر وات انرژی الکتریکی است که با اشعه خورشید تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Watt gave machines the secret to controlling their own revolutions, which was his revolution.
[ترجمه گوگل]وات راز کنترل انقلاب های خود را به ماشین ها داد که انقلاب او بود
[ترجمه ترگمان]وات برای کنترل انقلاب های خود، که انقلاب او بود، سری به ماشین ها داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وات (اسم)
watt

واحد اندازه گیری الکتریسیته (اسم)
watt

تخصصی

[کامپیوتر] وات واحد سنجش نرخی که در آن توان الکتریکی مصرف می شود . یک وات معادل یک ژول در ثانیه است . وات = ولت × آمپر مقدار توان ac که وارد منبع تغذیه می شود . به طور قابل ملاحظه ی بیشتراست و به عدم کارایی منبع تغذیه بستگی دارد.
[برق و الکترونیک] وات، واحد توان - وات واحد SI توان الکتریکی که در یک ثانیه، انرژی را یک ژول افزایش می دهد درمدار DC توان بر حسب وات برابر است با حاصلضرب ولتاژ در جریان . در مدار AC، توان حقیقی برابر است با حاصلضرب ولتاژ مؤثر در جریان مؤثر که در ضریب توان مدار ضرب می وشود . هر اسب بخار 746 وات است. نام آن از مخترع اسکاتلندی، جیمز وات ( 1819- 1736) گرفته شده است.
[مهندسی گاز] وات

انگلیسی به انگلیسی

• family name; james watt (1736-1819), scottish inventor who improved the steam engine and coined the term horsepower
unit of electrical measurement equal to the current of one ampere produced by the electromotive force of one volt
a watt is a unit of measurement of electrical power.

پیشنهاد کاربران

بپرس