1. A series of white waterspouts soon rose in the harbor.
[ترجمه گوگل]یک سری از آبریزهای سفید به زودی در بندر بلند شد
[ترجمه ترگمان]یک سری of سفید به زودی در بندر جمع شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I notice a waterspout at the horizon, and watch it until it moves out of sight.
[ترجمه گوگل]من متوجه یک فوران آب در افق می شوم و آن را تماشا می کنم تا زمانی که از دید خارج شود
[ترجمه ترگمان]در افق گم می شود و آن را نگاه می کنم تا آن که از نظر ناپدید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The drain rib begins with the waterspout of the button leading salient and extends to the back of the control panel.
[ترجمه گوگل]دنده تخلیه با خروجی آب دکمه برجسته شروع می شود و تا پشت پانل کنترل امتداد می یابد
[ترجمه ترگمان]دنده تخلیه با فشار دکمه برجسته شروع می شود و به قسمت عقب صفحه کنترل بسط می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A rare waterspout was seen near Po Toi at about 8 am on August 19 and was detected on the Hong Kong Observatory's weather radar.
[ترجمه گوگل]در حدود ساعت 8 صبح روز 19 اوت، یک فواره آبی نادر در نزدیکی پو توی مشاهده شد و در رادار هواشناسی رصدخانه هنگ کنگ شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]در حدود ساعت ۸ صبح روز ۱۹ اوت یک waterspout نادر در نزدیکی پو Toi در حدود ۸ صبح در رادار هواشناسی هنگ کنگ مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A waterspout was last seen in Hong Kong on August 200
[ترجمه گوگل]آخرین بار در هنگ کنگ در اوت 200 یک آبریز مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]waterspout آخرین بار در روز ۲۰۰ اوت در هنگ کنگ دیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A colorful waterspout shot from the mouth of the electronic dragon and the children clapped.
[ترجمه گوگل]یک گلوله آب رنگارنگ از دهان اژدهای الکترونیکی شلیک شد و بچه ها کف زدند
[ترجمه ترگمان]شلیک رنگین کمانی از دهان اژدهای الکترونیکی و بچه ها دست زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A waterspout occurs over water; a tornado is its equivalent over land.
[ترجمه گوگل]یک فوران آب روی آب رخ می دهد یک گردباد معادل آن بر روی زمین است
[ترجمه ترگمان]A روی آب رخ می دهد؛ یک گردباد معادل آن در زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Itsy Bitsy spider climbed up the waterspout.
[ترجمه گوگل]عنکبوت Itsy Bitsy از آبراهه بالا رفت
[ترجمه ترگمان]بیتسی عنکبوت از گردباد دریایی بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This artificial hurricane rushed like a waterspout through the air.
[ترجمه گوگل]این طوفان مصنوعی مانند یک فوران آب در هوا هجوم آورد
[ترجمه ترگمان]این طوفان مصنوعی همچون گردباد دریایی در هوا معلق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A rare waterspout(see photo) was seen near Po Toi at about 8 am Wednesday indicated on the Hong Kong Observatory's weather radar.
[ترجمه گوگل]حوالی ساعت 8 صبح چهارشنبه در نزدیکی پو توئی که در رادار هواشناسی رصدخانه هنگ کنگ نشان داده شده است، یک آبراهه نادر (عکس را ببینید) مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]در حدود ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه در رادار هواشناسی هنگ کنگ، یک waterspout نادر (عکس از عکس)دیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The waterspout lasted around five minutes and expired before landfall.
[ترجمه گوگل]این آبریز حدود پنج دقیقه به طول انجامید و قبل از سقوط به خشکی منقضی شد
[ترجمه ترگمان]The پنج دقیقه طول کشید و قبل از ریزش زمین منقضی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A waterspout touches down near a boat near Dubrovnik, Croatia, in August 200
[ترجمه گوگل]در اوت 200، یک آبراهه نزدیک یک قایق در نزدیکی دوبرونیک، کرواسی فرود آمد
[ترجمه ترگمان]هواپیمای waterspout در نزدیکی a، کرواسی، در ماه اوت ۲۰۰ به یک قایق برخورد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A scientist said they were probably picked up by a waterspout or mini - tornado out at sea.
[ترجمه گوگل]یک دانشمند گفت که آنها احتمالاً توسط یک فوران آب یا گردباد کوچک در دریا گرفته شده اند
[ترجمه ترگمان]یک دانشمند گفت که احتمالا توسط یک گردباد یا mini کوچک در دریا برداشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The main technologies it involves including TV video image imitate; exterior ballistic simulation, waterspout coordinate processing; range bearing spotting imitate and real-time calculating.
[ترجمه گوگل]فن آوری های اصلی آن شامل تقلید تصویر ویدئویی تلویزیونی است شبیه سازی بالستیک بیرونی، پردازش مختصات آبراهه تقلید و محاسبه بلادرنگ بلبرینگ برد
[ترجمه ترگمان]فن آوری های اصلی شامل تقلید از تصویر ویدیویی تلویزیون، شبیه سازی بالستیک خارجی، پردازش مختصات waterspout؛ برد مربوط به تقلید و محاسبه زمان حقیقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The properties, development, production and process of molding FRP well lids and waterspout lids are introduced systematically.
[ترجمه گوگل]خواص، توسعه، تولید و فرآیند قالبگیری درب چاههای FRP و دربهای آبجوش به طور سیستماتیک معرفی شدهاند
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها، توسعه، تولید و فرآیند قالب گیری FRP به خوبی معرفی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید