waterside

/ˈwɔːrtəsaɪd//ˈwɔːtəsaɪd/

معنی: کنار دریا، متعلق به کناردریا
معانی دیگر: کرانه، دریا کران، کنار آب، لب آب، ساحل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: land on the edge of a body of water; shore.
مشابه: littoral, shore
صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, relating to, or situated at or near the waterside.
مشابه: littoral

(2) تعریف: working or living near at or near the waterside.

جمله های نمونه

1. They strolled down to the waterside.
[ترجمه گوگل]آنها به سمت کنار آب قدم زدند
[ترجمه ترگمان]به کنار آب رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her garden stretches down to the waterside.
[ترجمه گوگل]باغ او تا کنار آب امتداد دارد
[ترجمه ترگمان]باغ او تا کنار آب امتداد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They're building a new sports complex on the waterside.
[ترجمه گوگل]آنها در حال ساخت یک مجموعه ورزشی جدید در کنار آب هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در کنار آب یک مجتمع ورزشی جدید می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Not a waterside bird, frequenting dry country and nesting on rocky cliffs and stream banks, sometimes on ruined buildings.
[ترجمه گوگل]پرنده ای در کنار آب نیست که در سرزمین های خشک رفت و آمد می کند و روی صخره های سنگی و سواحل رودخانه ها لانه می کند، گاهی اوقات روی ساختمان های ویران شده
[ترجمه ترگمان]نه یک پرنده آب دریا، پاتوق رفت و آمد در مناطق سنگی و سواحل رودخانه، و گاهی اوقات در ساختمان های ویران شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There are pleasant waterside and wooded areas to picnic in and extensive play areas for children.
[ترجمه گوگل]مناطق دلپذیر کنار آب و جنگلی برای پیک نیک و مناطق بازی گسترده برای کودکان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در کنار آب و مناطق جنگلی خوبی برای پیک نیک و مناطق وسیعی برای بازی کودکان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was on his way downriver, by the waterside path that enjoyed right of way through the enclosure at Aurae Phiala.
[ترجمه گوگل]او در مسیر خود به سمت پایین رودخانه، در مسیر کنار آب بود که از طریق محوطه در Aurae Phiala از مسیر عبور می کرد
[ترجمه ترگمان]او در مسیر آب رودخانه، کنار جاده کنار آب که از میان the در Aurae Phiala عبور می کرد، پایین می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lovely waterside walks, picnic areas, new adventure playground, refreshments, Visitor Centre.
[ترجمه گوگل]پیاده‌روی‌های زیبا در کنار آب، مناطق پیک‌نیک، زمین بازی ماجراجویی جدید، نوشیدنی‌ها، مرکز بازدیدکنندگان
[ترجمه ترگمان]پیاده روی کردن در کنار آب و پیک نیک، مناطق پیک نیک، زمین بازی جدید ماجراجویی، تنقلات، مرکز گردشگری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Lois said to stay at the Waterside Inn when we're in Maine.
[ترجمه گوگل]لوئیس گفت وقتی در مین هستیم در مسافرخانه واترساید بمانیم
[ترجمه ترگمان]ل-- وی - - ی - - س \"گفت وقتی که ما در\" مین \"هستیم\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The waterside cafe serves everything from a pot of tea to a full range of appetising snacks and meals.
[ترجمه گوگل]کافه کنار آب همه چیز از یک قابلمه چای گرفته تا طیف کاملی از میان وعده ها و وعده های غذایی اشتها آور را سرو می کند
[ترجمه ترگمان]کافه کنار آب همه چیز را از یک قوری چای به یک طیف کامل از میان وعده های غذایی و وعده های غذایی سرو می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hangzhou West Lake, waterside songs units assigned to it by artificial elegant United States.
[ترجمه گوگل]دریاچه غربی هانگژو، واحدهای آهنگ های کنار آب که توسط ایالات متحده مصنوعی زیبا به آن اختصاص داده شده است
[ترجمه ترگمان]دریاچه Hangzhou غربی و units که در کنار دریا واقع شده اند توسط آمریکا به این دریاچه اختصاص داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We would rather live in a waterside suburb.
[ترجمه گوگل]ما ترجیح می دهیم در حومه آب زندگی کنیم
[ترجمه ترگمان]بهتر است در کنار دریا زندگی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Don't play at the waterside. You might fall into the water!
[ترجمه گوگل]کنار آب بازی نکن ممکن است در آب بیفتید!
[ترجمه ترگمان]کنار دریا بازی نکن ! ممکنه تو آب بیفتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Air cooler of air compressor, end cover opened, waterside surface cleaned with brush.
[ترجمه گوگل]کولر هوای کمپرسور هوا، درب انتهایی باز شده، سطح کنار آب با برس تمیز شده است
[ترجمه ترگمان]خنک کننده هوا کمپرسور هوا، پوشش انتهایی باز شده و سطح آب با برس تمیز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Willows at the waterside stand ready to help us to the Summerland.
[ترجمه گوگل]بیدها در کنار آب آماده کمک به ما برای رسیدن به سرزمین تابستانی هستند
[ترجمه ترگمان]در کنار دریا کنار آب ایستاده و آماده است تا به ما کمک کند تا به the کمک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کنار دریا (اسم)
shore, beach, strand, waterside, foreshore

متعلق به کنار دریا (صفت)
waterside

انگلیسی به انگلیسی

• land bordering a body of water; river bank; seashore; beach, coast; waterfront
relating to or situated near the water; working or living by the shore of a body of water
the waterside is an area of land near a river, canal, or lake.

پیشنهاد کاربران

بپرس