1. Two torpedoes struck below the waterline.
[ترجمه گوگل]دو اژدر به زیر خط آب برخورد کردند
[ترجمه ترگمان]دو نفر از torpedoes سطح آب را بررسی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. As the waterline advanced, the vegetation was swamped.
[ترجمه گوگل]با پیشروی خط آب، پوشش گیاهی باتلاق شد
[ترجمه ترگمان]چون سطح آب گسترش می یافت، پوشش گیاهی در کار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Ray painted below the waterline with a special anti-rust paint.
[ترجمه گوگل]ری زیر خط آب را با رنگ مخصوص ضد زنگ رنگ آمیزی کرد
[ترجمه ترگمان]ری زیر خط آب با یک رنگ ضد زنگ مخصوص نقاشی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. My Snake-Pit room was below the waterline; the port hull was all that separated me from the sea.
[ترجمه گوگل]اتاق مار-پیت من زیر خط آب بود بدنه بندر تنها چیزی بود که مرا از دریا جدا می کرد
[ترجمه ترگمان]بدنه کشتی من در زیر سطح آب بود؛ تنه کشتی تنها چیزی بود که مرا از دریا جدا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The boat burns to the waterline and sinks, leaving no surviving witnesses or evidence.
[ترجمه گوگل]قایق تا خط آب می سوزد و غرق می شود و شاهد یا مدرکی باقی نمی ماند
[ترجمه ترگمان]قایق به سطح آب می رود و غرق می شود و هیچ شاهدی یا مدرک باقی نمی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Near the waterline, the rushing waters have polished the schist to gunmetal, and carved it into fantastic flutes and chambers.
[ترجمه گوگل]در نزدیکی خط آب، آبهای خروشان شیست را به فلز تفنگ صیقل دادهاند و آن را به صورت فلوتها و اتاقهای خارقالعاده تراشیدهاند
[ترجمه ترگمان]در نزدیکی سطح آب، آب های خروشان the را با schist صیقل می دهند و در فلوت و فلوت جادویی حک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Two of the torpedoes struck below the waterline on the port side near the aviation fuel tanks.
[ترجمه گوگل]دو تا از اژدرها به زیر خط آب در سمت بندر نزدیک مخازن سوخت هواپیما برخورد کردند
[ترجمه ترگمان]دو تن از این زیردریایی ها به زیر خط آب در کنار بندر نزدیک تانک های سوخت هوانوردی حمله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There the trouble is largely above the waterline, though.
[ترجمه گوگل]در آنجا مشکل تا حد زیادی بالای خط آب است
[ترجمه ترگمان]در آنجا مشکل عمدتا بالاتر از خط آب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The third struck above the waterline setting fire to the aircraft fuelling system ruptured by the first two hits.
[ترجمه گوگل]سومی در بالای خط آب برخورد کرد و سیستم سوخت رسانی هواپیما را آتش زد که در اثر دو ضربه اول پاره شد
[ترجمه ترگمان]سومین ضربه در بالای خط آب برای شعله ور شدن سیستم با دو ضربه اول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Waterline on head is above goggle line on free and lower head on back.
[ترجمه گوگل]خط آب روی سر بالای خط عینک در آزاد و سر پایین در پشت است
[ترجمه ترگمان]waterline بر روی سر بالاتر از خط goggle روی سر آزاد و پایینی بر پشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The hull's iron plates deep below the waterline were hit by torpedos.
[ترجمه گوگل]صفحات آهنی بدنه در عمق خط آب مورد اصابت اژدر قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ورقه های آهن بدنه کشتی در اعماق دریا توسط torpedos به هم کوبیده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Physically the term of waterline integral is the result of interaction between the fluid disturbance due to steady forward motion and unsteady wave motion.
[ترجمه گوگل]از نظر فیزیکی اصطلاح انتگرال خط آب نتیجه برهمکنش بین اختلال سیال ناشی از حرکت رو به جلو ثابت و حرکت موج ناپایدار است
[ترجمه ترگمان]به لحاظ فیزیکی عنوان انتگرال خط آب نتیجه برهم کنش میان اغتشاش روان ناشی از حرکت به جلو و حرکت موج نامنظم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Irrigation District, to try the feeling across the waterline, all of the Post!
[ترجمه گوگل]منطقه آبیاری، برای امتحان احساس در سراسر خط آب، همه از پست!
[ترجمه ترگمان]منطقه آبیاری، برای امتحان کردن احساس در سرتاسر خط آب، همه پست!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Uses: coating for waterline, water hold and the big equipments which can not be stoved.
[ترجمه گوگل]موارد استفاده: پوشش برای خطوط آب، آب نگهدارنده و تجهیزات بزرگی که قابل اجاق نیستند
[ترجمه ترگمان]کاربردها: پوشش برای آب، نگهداری آب و تجهیزات بزرگ که نمی تواند stoved باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Waterline is inside a translucent jade the same thing as the ribs are as straight-line method or the approximate straight line in the form of display.
[ترجمه گوگل]خط آب در داخل یشم نیمه شفاف همان چیزی است که دنده ها به صورت خط مستقیم یا خط مستقیم تقریبی به صورت نمایشگر هستند
[ترجمه ترگمان]waterline داخل یک یشم شفاف است که همان چیزی است که دنده ها به صورت یک روش مستقیم و یا خط مستقیم تقریبی به شکل صفحه نمایش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید