watered down

انگلیسی به انگلیسی

• if something such as a plan or demand has been watered-down, it has been made less forceful.

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
- رقیق شده
- بی مایه
- کم اثر
- بی رمق / بی جان
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فیزیکی – اصلی ) :**
چیزی که با آب رقیق شده و قدرت یا غلظت اصلی اش را از دست داده است.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: The juice tasted watered - down.
آب میوه مزه ی آبکی داشت.
2. ** ( استعاری – رایج ) :**
به معنای چیزی که ضعیف تر، کم اثرتر یا بی مایه تر از نسخه ی اصلی است.
مثال: The movie was a watered - down version of the book.
فیلم نسخه ی بی مایه ای از کتاب بود.
3. ** ( انتقادی – اجتماعی/سیاسی ) :**
برای اشاره به قوانین، سیاست ها یا ایده هایی که به خاطر مصالحه یا فشارها ضعیف و کم اثر شده اند.
مثال: The reform bill was watered - down after negotiations.
لایحه ی اصلاحات پس از مذاکرات بی اثر شد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
diluted – weakened – toned - down – insipid – feeble – bland

A watered down explanation
توضیح ساده شده
رقیق شده
ضعیف شده
از نظر محتواو کارایی تضعیف شده
در مورد نظر عقیده، طرح، پیشنهاد:
ساده شده
از شدت، حدت، قوت یا تاثیر گذاری کاسته شده

اگر صفت باشه: اگر چیزی مانند طرح پیشنهادی ، سخنرانی یا بیانیه را کم آب توصیف کنید ، منظور شما این است که ضعیف تر یا از قدرت کمتری نسبت به شکل اصلی آن برخوردار است.
به معناهای: تقلیل یافته، آبکی شده، از قوت افتاده، آمیخته، جازده ( قلابی، تقلبی ) ، ضعیف، رقیق شده
...
[مشاهده متن کامل]

مثال:
The mayor introduced a watered - down version of the proposals.
شهردار نسخه ضعیف پیشنهادها را ارائه کرد.

( اصطلاح ) : آبکی، ساده.
https://idioms. thefreedictionary. com/watered down