watercraft

/ˈwɔtərkræft//ˈwɔːtəkrɑːft/

مهارت در کشتیرانی یا قایقرانی، کشتی شناسی، ناوشناسی، مهارت در ورزش های آبی (مانند شنا یا غواصی) آب بازی، شناگری، ترابرآبی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any boat or ship, or water vehicles collectively.

(2) تعریف: skill in swimming, boating, sailing, or aquatic sports.

جمله های نمونه

1. Watercraft are sometimes used to reach victim, who is pulled on to flotation board towed behind.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات از کشتی های آبی برای رسیدن به قربانی استفاده می شود که به تخته شناور کشیده می شود
[ترجمه ترگمان]watercraft گاهی اوقات برای رسیدن به قربانی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He won the first prize by his outstanding watercraft at swimming.
[ترجمه گوگل]او جایزه اول را با کشتی برجسته خود در شنا به دست آورد
[ترجمه ترگمان]او جایزه اول را از کلک برجسته خود در شنا به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To convey in a watercraft propelled by paddles.
[ترجمه گوگل]برای انتقال در یک کشتی آبی که توسط پارو حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]برای انتقال در یک کلک که به وسیله پارو به وسیله پارو به پیش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This stand-up JET SKI watercraft was powered by a high-revving 29cm3 reed-valve Single with CD ignition and water-jacketed exhaust.
[ترجمه گوگل]این هواپیمای ایستاده JET SKI از یک سوپاپ نی 29 سانتی متری با دور بالا با اشتعال CD و اگزوز با جلیقه آب نیرو می گرفت
[ترجمه ترگمان]این وسیله از کلک برای سلامت برای همه کار می کند که با سوخت بالا تا ۲۹ سانتی متر مکعب اف - سوپاپ تنها با احتراق سی دی و اگزوز water تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To propel ( a watercraft ) with paddles or a paddle.
[ترجمه گوگل]به جلو راندن (کشتی آبی) با پارو یا پارو
[ترجمه ترگمان]برای سوق دادن (یک کلک)با پارو یا پارو زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hovercraft is a kind of high-powered watercraft. The propulsion system of hovercraft concludes mainframe, power transfer device, thruster, air propeller installation, and assistant system.
[ترجمه گوگل]هاورکرافت نوعی کشتی آبی پرقدرت است سیستم محرکه هاورکرافت شامل مین فریم، دستگاه انتقال نیرو، رانشگر، نصب ملخ هوایی و سیستم دستیار است
[ترجمه ترگمان]Hovercraft نوعی کلک با قدرت بالا است سیستم نیروی محرکه of، پردازنده مرکزی، دستگاه انتقال قدرت، thruster، نصب پروانه هواپیما، و سیستم دستیار را به پایان می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The most severe threat to watercraft formation is anti - ship missile under high - technology war conditions.
[ترجمه گوگل]شدیدترین تهدید برای تشکیل کشتی های آبی، موشک های ضد کشتی در شرایط جنگی با تکنولوژی بالا است
[ترجمه ترگمان]جدی ترین تهدید برای ایجاد کلک، موشک ضد کشتی تحت شرایط جنگ با تکنولوژی بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Design, manufacture, building or preparing watercrafts, metallic member, selling materials and steels of watercraft.
[ترجمه گوگل]طراحی، ساخت، ساخت یا تهیه وسایل نقلیه آبی، اعضای فلزی، فروش مواد و فولادهای شناورهای آبی
[ترجمه ترگمان]طراحی، ساخت، ساختمان یا آماده سازی watercrafts، اعضای فلزی، مواد و فولادهای کلک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. See a 1930 s sawmill and exhibits on shipbuilding, watercraft restoration and marine engines.
[ترجمه گوگل]کارخانه چوب بری دهه 1930 و نمایشگاه هایی در مورد کشتی سازی، بازسازی کشتی های آبی و موتورهای دریایی را ببینید
[ترجمه ترگمان]به کارگاه چوب بری در دهه ۱۹۳۰ مراجعه کرده و در کشتی سازی، تعمیر کلک و موتورهای دریایی به نمایش درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The terrorists who have a lot of military vessels at their disposal hijacked this watercraft.
[ترجمه گوگل]تروریست هایی که تعداد زیادی شناور نظامی در اختیار دارند، این شناور را ربودند
[ترجمه ترگمان]تروریست هایی که کشتی های نظامی زیادی در اختیار دارند این کلک را ربودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Featuring greater manoeuvrability than any boat and extremely shallow drafts, they set the standards for the personal watercraft of the future.
[ترجمه گوگل]آنها با داشتن قدرت مانور بیشتر از هر قایق و پیش نویس های بسیار کم عمق، استانداردهایی را برای کشتی های شخصی آبی آینده تعیین می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها که Featuring از هر قایق و drafts بسیار کم عمق بودند، استانداردهایی را برای کلک شخصی آینده تنظیم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. People use "jet ski" to refer to a wide variety of personal watercraft; "rollerblade" to mean any inline skates—and "chupacabra" to mean any weird animal.
[ترجمه گوگل]مردم از "جت اسکی" برای اشاره به طیف گسترده ای از کشتی های شخصی استفاده می کنند "rollerblade" به معنای هر اسکیت درون خطی - و "chupacabra" به معنای هر حیوان عجیب و غریب
[ترجمه ترگمان]مردم از \"اسکی جت\" برای اشاره به تنوع گسترده از کلک شخصی استفاده می کنند؛ \"rollerblade\" به معنی هر گونه skates داخلی است - و \"chupacabra\" به معنای هر حیوان عجیب و غریبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This type of insurance clause typically comes into play with marine property insurance, such as boats or watercraft.
[ترجمه گوگل]این نوع بند بیمه معمولاً با بیمه اموال دریایی، مانند قایق ها یا کشتی های آبی وارد بازی می شود
[ترجمه ترگمان]این نوع بیمه معمولا با بیمه مالکیت دریایی مثل قایق یا کلک وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As a hull section for speedboats and high speed watercraft generally.
[ترجمه گوگل]به عنوان بخش بدنه برای قایق های تندرو و به طور کلی کشتی های پر سرعت
[ترجمه ترگمان]به عنوان بخشی از بدنه کشتی برای قایق های تندرو و استفاده از کلک با سرعت بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Tung oil was also used in the shipbuilding to improve the caking property and impermeability of the watercraft.
[ترجمه گوگل]روغن تونگ همچنین در کشتی سازی برای بهبود خاصیت کیک و نفوذ ناپذیری کشتی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]همچنین برای بهبود بخشیدن به زمین به کار رفته و impermeability از کلک نیز در کشتی سازی مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] آبپیمانه

انگلیسی به انگلیسی

• collective term for vessels and boats; art of sailing, art of boating

پیشنهاد کاربران

آب پیما , وسایلی مانند قایق و کشتی که برای جابه جایی در آب استفاده می شود

بپرس